unestablished

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of established.

جمله های نمونه

1. Whether the incidence of these negative side effects can be reduced with TDR remains unestablished.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا می توان بروز این عوارض جانبی منفی را با TDR کاهش داد یا خیر، ثابت نشده است
[ترجمه ترگمان]این که وقوع این اثرات جانبی منفی را می توان با TDR کاهش داد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Infosec Writers are online publishers of information security papers and projects, working with established and unestablished writers in the industry.
[ترجمه گوگل]Infosec Writers ناشران آنلاین مقالات و پروژه های امنیت اطلاعات هستند که با نویسندگان تثبیت شده و ناپایدار در صنعت کار می کنند
[ترجمه ترگمان]نویسندگان Infosec ناشران آنلاین اسناد و مقالات امنیتی اطلاعات هستند که با نویسندگان ثابت و unestablished در صنعت کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The main roots for these problems are vague tenet of the museums, unestablished independent quality, incomplete resource factors, lack of operation awareness.
[ترجمه گوگل]ریشه اصلی این مشکلات اصول مبهم موزه ها، کیفیت مستقل ثابت نشده، عوامل ناقص منابع، عدم آگاهی از عملکرد است
[ترجمه ترگمان]ریشه های اصلی این مشکلات، اصول مبهم موزه ها، کیفیت مستقل، عوامل ناقص، فقدان آگاهی عملیاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Two old plutonium disposal plants damaged at once by some unestablished reason.
[ترجمه گوگل]دو کارخانه دفع پلوتونیوم قدیمی به دلیلی نامشخص به یکباره آسیب دیدند
[ترجمه ترگمان]دو نیروگاه هسته ای پلوتونیوم قدیمی به دلیل نامعلومی به آن آسیب رساندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under the condition of the imperfect financial market and the unestablished system of deposit insurance, reserve against deposit will continue to play its role at the given time.
[ترجمه گوگل]در شرایط ناقص بازار مالی و سیستم مستقر بیمه سپرده، ذخیره در مقابل سپرده در زمان معین همچنان نقش خود را ایفا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط بازار مالی ناقص و سیستم unestablished بیمه سپرده، ذخیره در برابر سپرده به ایفای نقش خود در زمان داده شده ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not established

پیشنهاد کاربران

بپرس