unequalled

/ˌʌnˈiːkwəld//ˌʌnˈiːkwəld/

بی مانند، بی نظیر، یکتا

جمله های نمونه

1. the statues which he has created are unequalled
تندیس هایی که او ساخته بی نظیرند.

2. His record as a show - jumper is unequalled.
[ترجمه گوگل]رکورد او به عنوان یک نمایش - جامپر بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]رکورد او به عنوان یک نمایش - بینظیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The camera combines rugged reliability with unequalled optical performance and speed.
[ترجمه گوگل]این دوربین قابلیت اطمینان ناهموار را با عملکرد و سرعت نوری بی نظیر ترکیب می کند
[ترجمه ترگمان]این دوربین قابلیت اطمینان ناهموار را با عملکرد نوری بینظیر و سرعت ترکیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The husky is unequalled for stamina and endurance.
[ترجمه گوگل]هاسکی از نظر استقامت و استقامت بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]سگ اسکیمو به خاطر استقامت و استقامت بی همانند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This record figure was unequalled for 13 years.
[ترجمه گوگل]این رقم برای 13 سال بی نظیر بود
[ترجمه ترگمان]این رقم بی سابقه در ۱۳ سال بینظیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His performance as the pitiful Shelley Levene was unequalled in his later career.
[ترجمه گوگل]بازی او در نقش شلی لوین رقت انگیز در حرفه بعدی او بی نظیر بود
[ترجمه ترگمان]عملکرد او به عنوان شلی pitiful، در حرفه بعدی خود بینظیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The university is unequalled in its research of chemistry.
[ترجمه گوگل]این دانشگاه در تحقیقات شیمی بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]دانشگاه در تحقیقات شیمی خود بینظیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The school provides research facilities unequalled in the country.
[ترجمه گوگل]این مدرسه امکانات تحقیقاتی بی نظیری را در کشور فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این مدرسه امکانات تحقیقاتی بی همانند در این کشور فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. LifePak's perfect combination makes it unequalled.
[ترجمه گوگل]ترکیب کامل LifePak آن را بی نظیر می کند
[ترجمه ترگمان]ترکیب کامل LifePak آن را بینظیر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She regards it as a prospect of unequalled beauty.
[ترجمه گوگل]او آن را چشم اندازی از زیبایی بی نظیر می داند
[ترجمه ترگمان]او آن را به عنوان یک چشم انداز زیبا و زیبا تلقی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Though small, this restaurant offers a range of fish dishes unequalled anywhere else in London.
[ترجمه گوگل]اگرچه این رستوران کوچک است، اما طیف وسیعی از غذاهای ماهی را ارائه می دهد که در هیچ جای دیگری در لندن بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]اگرچه این رستوران کوچک است، انواع مختلفی از غذاهای دریایی را در هر جای دیگری در لندن ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The principal brand is Guinness Foreign Extra Stout which enjoys an unequalled brand image and reputation for quality.
[ترجمه گوگل]نام تجاری اصلی گینس خارجی Extra Stout است که از وجهه برند و شهرت بی نظیری برای کیفیت برخوردار است
[ترجمه ترگمان]برند اصلی is، Stout خارجی است که از وجهه و شهرت بینظیر خود در کیفیت برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The buildings are still roofed and partly floored, affording an unequalled impression of the residence of a late-medieval landowner.
[ترجمه گوگل]ساختمان‌ها هنوز مسقف و قسمتی از کف هستند و تصوری بی‌نظیر از محل سکونت یک مالک زمین در اواخر قرون وسطی ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این ساختمان ها هنوز سقف دارند و تا حدودی متعجب می شوند، و باعث شد که یک تصویر بینظیر از محل سکونت یک مالک اواخر قرون وسطی ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Serengeti National Park of Tanzania is undoubtedly the best-known wildlife sanctuary in the world, unequalled for its natural beauty and scientific value.
[ترجمه گوگل]پارک ملی سرنگتی تانزانیا بدون شک شناخته شده ترین پناهگاه حیات وحش در جهان است که به دلیل زیبایی طبیعی و ارزش علمی بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]پارک ملی سرنگتی تانزانیا بی تردید بهترین پناه گاه حیات وحش جهان است که به خاطر زیبایی طبیعی و ارزش علمی اش بینظیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• peerless, matchless, unparalleled, incomparable (also unequaled)
something that is unequalled is greater, better, or more extreme than anything else of the same kind.

پیشنهاد کاربران

بپرس