uneconomic

/əˌnekəˈnɑːmɪk//ˌʌniːkəˈnɒmɪk/

(adjective) (فعالیت) غیر اقتصادی، (فعالیتی) که مقرون به صرفه نیست، (فعالیتی) که سود آور نیست (adjective) پرهزینه، پر خرچ

جمله های نمونه

1. The company said the service was uneconomic.
[ترجمه گوگل]این شرکت گفت که این سرویس غیراقتصادی است
[ترجمه ترگمان]شرکت گفت که این سرویس uneconomic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It would be uneconomic to try and repair it.
[ترجمه گوگل]تلاش برای تعمیر آن غیراقتصادی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]باید آن را تعمیر و تعمیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The minister maintained that the coal mines were uneconomic and would have to be closed.
[ترجمه گوگل]وزیر اظهار داشت که معادن زغال سنگ غیراقتصادی هستند و باید تعطیل شوند
[ترجمه ترگمان]وزیر حفظ کرد که معادن زغال سنگ uneconomic بوده و باید بسته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It may be uneconomic or too inflexible to implement in hardware all of a computer's instruction set.
[ترجمه گوگل]این ممکن است غیراقتصادی یا بسیار غیرقابل انعطاف برای پیاده سازی در سخت افزار تمام مجموعه دستورات رایانه باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است uneconomic یا بیش از حد انعطاف پذیری داشته باشد تا سخت افزار مجموعه دستورها یک کامپیوتر را اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Now oil has also become uneconomic, forcing N. Ireland's gas undertakings to close.
[ترجمه گوگل]اکنون نفت نیز غیراقتصادی شده است و شرکت های گاز ایرلند شمالی را مجبور به تعطیلی کرده است
[ترجمه ترگمان]هم اکنون نفت به uneconomic تبدیل شده است و ان را اجباری کرده است قرارداد گازی ایرلند به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The National Coal Board wanted to close some uneconomic pits and their advice was that this could be achieved by local talks.
[ترجمه گوگل]هیئت ملی زغال سنگ می خواست برخی از چاله های غیراقتصادی را ببندد و توصیه آنها این بود که این امر می تواند با گفتگوهای محلی محقق شود
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره زغال سنگ قصد داشت تا برخی از حفره های uneconomic را ببندد و توصیه آن ها این بود که این کار را می توان با مذاکرات محلی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Vast subsidies were going to uneconomic nationalized industries and local government was heavily overspending.
[ترجمه گوگل]یارانه‌های هنگفتی به صنایع ملی‌شده غیراقتصادی می‌رفت و دولت محلی به‌شدت بیش از حد هزینه می‌کرد
[ترجمه ترگمان]مبالغ هنگفتی صرف تولید صنایع ملی شد و دولت محلی هزینه زیادی خرج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Workers in uneconomic areas of the economy fought hard to keep their factories and mines open.
[ترجمه گوگل]کارگران در مناطق غیراقتصادی اقتصاد سخت مبارزه کردند تا کارخانه ها و معادن خود را باز نگه دارند
[ترجمه ترگمان]کارگران در مناطق uneconomic اقتصاد به سختی جنگیدند تا کارخانه ها و معادن خود را باز نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Was it not uneconomic to employ older workers whose apparent competence simply masked inevitably growing incapacity?
[ترجمه گوگل]آیا به کارگیری کارگران مسن‌تری که شایستگی ظاهری آن‌ها به سادگی ناتوانی رو به رشد را می‌پوشاند، غیراقتصادی نبود؟
[ترجمه ترگمان]آیا استخدام کارگران مسن تر که صلاحیت ظاهری آن ها به سادگی بر عدم صلاحیت و عدم صلاحیت رو به افزایش می گذاشت، کافی نبود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Clearly the smaller mills were becoming uneconomic.
[ترجمه گوگل]واضح است که آسیاب های کوچکتر غیراقتصادی می شدند
[ترجمه ترگمان]معلوم بود که کارخانه های کوچک تر در حال becoming شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This makes digital inclusion an uneconomic objective.
[ترجمه گوگل]این امر گنجاندن دیجیتالی را به یک هدف غیراقتصادی تبدیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]این موضوع، گنجاندن دیجیتال را یک هدف uneconomic می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chapter IV The methods of solving the uneconomic problem of the city logistics.
[ترجمه گوگل]فصل چهارم روش های حل مشکل غیراقتصادی لجستیک شهر
[ترجمه ترگمان]فصل چهارم روش های حل مساله uneconomic تدارکات شهر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sending a replacement jet would have been uneconomic.
[ترجمه گوگل]ارسال یک جت جایگزین غیراقتصادی بود
[ترجمه ترگمان]فرستادن یک جت جایگزین uneconomic بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This method was uneconomic for it was impossible to recover the spent acid.
[ترجمه گوگل]این روش غیراقتصادی بود زیرا بازیابی اسید مصرف شده غیرممکن بود
[ترجمه ترگمان]این روش برای بازیابی اسید spent غیر ممکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not economically practical, not economic
something that is uneconomic does not make a profit, or uses money in an inefficient way.

پیشنهاد کاربران

بپرس