undulant


معنی: موج دار، دارای عوارض پست و بلند
معانی دیگر: مواج، پر خیزاب، دارای عوار­ پست و بلند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: undulance (n.)
• : تعریف: like or characterized by waves or a wavy motion or pattern; undulating.

جمله های نمونه

1. Real estate investment risk was undulant with respective phases.
[ترجمه گوگل]ریسک سرمایه گذاری املاک و مستغلات با مراحل مربوطه غیرقابل تحمل بود
[ترجمه ترگمان]ریسک سرمایه گذاری املاک و مستغلات با فازه ای مربوطه مقایسه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Arabic decorative patterns which have undulant curves is soul of Arabic Art.
[ترجمه گوگل]نقوش تزیینی عربی که دارای انحناهای مواج است روح هنر عربی است
[ترجمه ترگمان]الگوهای تزیینی عربی که منحنی های undulant دارند روح هنر عربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Other kinds of bacteria cause leprosy and undulant fever.
[ترجمه گوگل]انواع دیگر باکتری ها باعث جذام و تب شدید می شوند
[ترجمه ترگمان]انواع دیگر باکتری ها تب جذام و تب دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A ray split-off and tracing approach is presented to analyze the apparent spectral reflecting performance of a semitransparent fluid layer with undulant surface.
[ترجمه گوگل]یک رویکرد تقسیم و ردیابی پرتو برای تجزیه و تحلیل عملکرد بازتابی طیفی ظاهری یک لایه سیال نیمه شفاف با سطح موج‌دار ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش ترسیم و ردیابی پرتو برای تجزیه و تحلیل عملکرد بازتاب طیفی یک لایه سیال semitransparent با سطح undulant ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The other is called Bang's disease when. it affects cows, and undulant fever when it invades the human body.
[ترجمه گوگل]دیگری بیماری بنگ نامیده می شود که این بیماری گاوها را تحت تاثیر قرار می دهد و هنگامی که به بدن انسان حمله می کند تب مواج را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، اسمش بیگ بنگ است این بیماری بر گاوها تاثیر می گذارد و تب undulant وقتی به بدن انسان حمله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The financial innovation of China has been carried out on this background in the past 20 years, undulant, small scale, twisty and speculative.
[ترجمه گوگل]نوآوری مالی چین در 20 سال گذشته در این زمینه انجام شده است، در مقیاس کوچک، پیچ خورده و سوداگرانه
[ترجمه ترگمان]نوآوری مالی چین در این زمینه در ۲۰ سال گذشته، undulant، مقیاس کوچک، هشدار و نظری انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The method solves the problem how to detect the small targets in the undulant background and has the merit with no target information loss.
[ترجمه گوگل]این روش مشکل چگونگی شناسایی اهداف کوچک در پس‌زمینه مواج را حل می‌کند و بدون از دست دادن اطلاعات هدف، شایستگی دارد
[ترجمه ترگمان]این روش این مساله را حل می کند که چگونه اهداف کوچک در پس زمینه undulant را شناسایی کرده و دارای شایستگی با عدم اتلاف اطلاعات هدف می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Brucella spp are the facultative intracellular pathogens with the ability to survive and multiply in phagocytes, and they can cause abortion of pregnant domestic animals and undulant fever in humans.
[ترجمه گوگل]گونه های بروسلا یک پاتوژن درون سلولی اختیاری با توانایی زنده ماندن و تکثیر در فاگوسیت ها هستند و می توانند باعث سقط حیوانات اهلی باردار و تب مواج در انسان شوند
[ترجمه ترگمان]گونه های Brucella، عوامل بیماری زای درون سلولی با توانایی زنده ماندن و ضرب در phagocytes هستند و می توانند باعث سقط جنین حیوانات خانگی باردار و تب undulant در انسان ها شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A method based on adaptive filtering is proposed to detect dim small moving targets in strong undulant clutter background.
[ترجمه گوگل]روشی مبتنی بر فیلتر تطبیقی ​​برای تشخیص اهداف کوچک متحرک کم نور در پس‌زمینه درهم و برهمی مواج قوی پیشنهاد شده‌است
[ترجمه ترگمان]روشی مبتنی بر فیلتر انطباقی برای شناسایی اهداف متحرک کوچک در پس زمینه clutter قوی پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The method has good performance to detect the small targets in the undulant background and has the merit with no target information loss.
[ترجمه گوگل]این روش عملکرد خوبی برای شناسایی اهداف کوچک در پس‌زمینه موج‌دار دارد و فاقد از دست دادن اطلاعات هدف است
[ترجمه ترگمان]این روش عملکرد خوبی برای شناسایی اهداف کوچک در پس زمینه undulant دارد و دارای شایستگی با عدم اتلاف اطلاعات هدف می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The results of the calculating example show the following facts. For diffuse incidence of the spectral radiation, the undulant curve of the surface lowers the reflecting ability of the fluid layer.
[ترجمه گوگل]نتایج مثال محاسبه حقایق زیر را نشان می دهد برای بروز پراکنده تابش طیفی، منحنی موجی سطح، توانایی بازتاب لایه سیال را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از محاسبه، حقایق زیر را نشان می دهد برای انتشار انتشار امواج طیفی، منحنی undulant سطح، توانایی انعکاس لایه سیال را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موج دار (صفت)
lumpy, vermiculate, wavy, sinuate, rippling, undulant

دارای عوارض پست و بلند (صفت)
undulant

انگلیسی به انگلیسی

• wavy, wave-like

پیشنهاد کاربران

بپرس