undreamed of

جمله های نمونه

1. On their wisdom the industry grew to undreamed of proportions.
[ترجمه گوگل]بر اساس خرد آنها، صنعت به ابعادی غیر قابل تصور رشد کرد
[ترجمه ترگمان]این صنعت بر روی حکمت آنان به تدریج گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Merton has a previously undreamed of knack of the one-minute, long-winded trainspotter diatribe.
[ترجمه گوگل]مرتون استعدادی دارد که قبلاً رویا نرفته بود، در مورد یک دقیقه و درازمدت دیاترابی قطار رصدکننده
[ترجمه ترگمان]مرتون یک undreamed از knack یک دقیقه، از جمله diatribe و long دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such a thing was undreamed of in my day.
[ترجمه گوگل]چنین چیزی در زمان من تصور نمی شد
[ترجمه ترگمان] یه چیزی از یه چیز ناشناخته توی روز من دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Investment on that sort of scale was undreamed of when I first joined the company.
[ترجمه گوگل]زمانی که من برای اولین بار به شرکت ملحق شدم، سرمایه گذاری در چنین مقیاسی تصور نمی شد
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری در این نوع مقیاس زمانی بود که من برای اولین بار به شرکت پیوستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This project has complications undreamed of when the letter came through the door.
[ترجمه گوگل]این پروژه پیچیدگی هایی دارد که وقتی نامه از در می آید تصور نمی کنید
[ترجمه ترگمان]این پروژه با پیچیدگی زمانی که این نامه از در وارد شد، دچار مشکل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was something undreamed of.
[ترجمه محمود] چیزی باورنکردنی بود.
|
[ترجمه گوگل]چیزی بود که در رویا نبود
[ترجمه ترگمان] یه چیز ناشناخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We in the West enjoy a standard of living undreamed of by the majority of people in the world.
[ترجمه گوگل]ما در غرب از استانداردی از زندگی برخورداریم که اکثریت مردم جهان آن را نمی بینند
[ترجمه ترگمان]ما در غرب از یک استاندارد زندگی کردن با اکثریت مردم در جهان لذت می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She wanted to be gone, away from this turmoil of passion, and yet she felt trapped by a sensuality undreamed of.
[ترجمه گوگل]او می خواست از این آشفتگی اشتیاق دور شود، و با این حال احساس می کرد در دام حسی که رویا هم نمی دید گرفتار شده بود
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست از این آشوب و غلیان احساسات دور شود، و با این حال، به دست کسی که از undreamed ناشناخته شده بود، گرفتار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Or rule on whether asset sales, user fees, mandates and flashes of congressional ingenuity yet undreamed of violate the Constitution?
[ترجمه گوگل]یا در مورد اینکه آیا فروش دارایی، هزینه‌های کاربر، دستورات و درخشش‌های نبوغ کنگره که هنوز تصورش را هم نمی‌کردید، قانون اساسی را نقض می‌کند یا خیر، حکم کنید؟
[ترجمه ترگمان]یا بر سر این که آیا فروش دارایی ها، هزینه های کاربر، دستور و flashes از نبوغ کنگره در عین حال نقض قانون اساسی است یا خیر؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Xiangzi was in a hurry to find Joy and tell her this undreamed of good news.
[ترجمه گوگل]شیانگزی عجله داشت تا جوی را پیدا کند و این خبر خوب را به او بگوید
[ترجمه ترگمان]Xiangzi برای یافتن \"جوی\" برای پیدا کردن \"جوی\" عجله داشت و این خبر تازه به هم رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something that is undreamed of (undreamt of) is much better, worse, or more unusual than you thought was possible.

پیشنهاد کاربران

بپرس