undistorted

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of distorted.

جمله های نمونه

1. This results in a clean, undistorted image which looks like it's come out of a laser printer rather than a fax machine.
[ترجمه گوگل]این منجر به یک تصویر تمیز و بدون تحریف می شود که به نظر می رسد از یک چاپگر لیزری به جای یک دستگاه فکس بیرون آمده است
[ترجمه ترگمان]این منجر به تصویر تمیزی می شود که به نظر می رسد این تصویر خارج از یک چاپگر لیزری به جای دستگاه فکس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His judgment was undistorted by emotion.
[ترجمه گوگل]قضاوت او توسط احساسات تحریف نشده بود
[ترجمه ترگمان]قضاوت او از فرط هیجان به هیجان آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Any circuit will pass a digital signa practically undistorted.
[ترجمه گوگل]هر مداری یک سیگنال دیجیتال را عملاً بدون اعوجاج عبور می دهد
[ترجمه ترگمان]هر مدار به طور عملی از signa دیجیتال عبور خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Only in quiet waters do things mirror themselves undistorted.
[ترجمه گوگل]فقط در آب‌های آرام، چیزها بدون اعوجاج خود را منعکس می‌کنند
[ترجمه ترگمان]فقط در آب های آرام کارها خودشان را undistorted می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper introduces the basic methods of undistorted reduction undistorted compression data.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش های اساسی کاهش تحریف نشده داده های فشرده سازی تحریف نشده را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش های اساسی کاهش undistorted فشرده سازی undistorted را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So education returning to existential ontology represents as returning to its undistorted intendment.
[ترجمه گوگل]بنابراین بازگشت آموزش به هستی شناسی وجودی به منزله بازگشت به قصد تحریف نشده خود است
[ترجمه ترگمان]بنابراین آموزش بازگشت به هستی شناسی وجودی، بازگشت به undistorted intendment را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any circuit which has a flat frequency response up to and including F will pass a digital signal practically undistorted .
[ترجمه گوگل]هر مداری که دارای پاسخ فرکانس مسطح تا و شامل F باشد، یک سیگنال دیجیتال را عملا بدون اعوجاج ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]هر مدار که یک واکنش فرکانس هموار داشته باشد و از جمله اف یک سیگنال دیجیتال را عملا undistorted کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As the amplifier tuned load circuit, they are able to select the base component cosine pulse to obtain undistorted amplification signal output, so this amp is also known as tuned power amplifier .
[ترجمه گوگل]به عنوان مدار بار تنظیم شده تقویت کننده، آنها می توانند پالس کسینوس جزء پایه را برای به دست آوردن خروجی سیگنال تقویت نشده انتخاب کنند، بنابراین این آمپلی فایر به عنوان تقویت کننده توان تنظیم شده نیز شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان تقویت کننده مدار بار، آن ها قادر به انتخاب مولفه پایه cosine برای بدست آوردن خروجی سیگنال تقویت undistorted هستند، بنابراین این تقویت کننده به عنوان تقویت کننده توان تنظیم شده نیز شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the receive end, we can not only get the undistorted range profile image, but also get some available conclusion by use of the crasis of the extent.
[ترجمه گوگل]در پایان دریافت، ما نه تنها می‌توانیم تصویر نمایه محدوده تحریف نشده را دریافت کنیم، بلکه با استفاده از crasis وسعت می‌توانیم به نتیجه‌گیری در دسترس نیز دست یابیم
[ترجمه ترگمان]در پایان، ما نه تنها می توانیم تصویر پروفایل طیف undistorted را به دست آوریم، بلکه با استفاده از the تا حدی نتیجه گیری در دسترس داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But how do we know we have the true, undistorted picture of reality?
[ترجمه گوگل]اما چگونه بفهمیم که تصویر واقعی و تحریف نشده ای از واقعیت داریم؟
[ترجمه ترگمان]اما ما چگونه می دانیم که ما تصویر واقعی و واقعی واقعیت را داریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What characteristics should a graph contain in order that the image of the data be undistorted?
[ترجمه گوگل]یک نمودار باید دارای چه ویژگی هایی باشد تا تصویر داده ها تحریف نشده باشد؟
[ترجمه ترگمان]یک گراف به چه ویژگی هایی نیاز دارد تا تصویر داده ها از بین برود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The PWM rectifiers present in this paper have excellent features such as undistorted sinusoidal waveform, unit power factor, bidirectional energy flow and rapid dynamic response.
[ترجمه گوگل]یکسو کننده های PWM موجود در این مقاله دارای ویژگی های عالی مانند شکل موج سینوسی تحریف نشده، ضریب توان واحد، جریان انرژی دو طرفه و پاسخ دینامیکی سریع هستند
[ترجمه ترگمان]The PWM که در این مقاله وجود دارند دارای ویژگی های بسیار خوبی از قبیل شکل موج سینوسی undistorted، فاکتور توان واحد، جریان انرژی دو سویه و پاسخ دینامیکی سریع می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. By sheer coincidence, a trio of earth-monitoring satellites gave modelers the pristine, undistorted wave heights they needed for the Indian Ocean tsunami.
[ترجمه گوگل]به طور کاملاً تصادفی، سه ماهواره نظارت بر زمین، ارتفاع موج بکر و دست نخورده ای را که برای سونامی اقیانوس هند نیاز داشتند، به مدل سازان دادند
[ترجمه ترگمان]بطور تصادفی، یک گروه سه نفره از ماهواره های نظارت بر زمین به modelers the و undistorted که برای سونامی اقیانوس هند نیاز داشتند را دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not distorted, not deformed

پیشنهاد کاربران

غیر مغشوش
مثال:
A clear, undistorted reflection from the social mirror.
یک انعکاس شفاف و غیر مغشوش از آینه ی اجتماع
تحریف نشده
مختل نشده
واضح. آشکار.
با غیر مغشوش موافقم اما اعوجاج نیافته خودش به ترجمه احتیاج داره
اعوجاج نیافته، غیرمغشوش

بپرس