undisputable

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of disputable.
متضاد: questionable

جمله های نمونه

1. Besides the sea crag script itself undisputable attraction, plays Zhou Xin in the play Song Wen to drift becomes this play's another big luminescent spot by its graceful quiet and refined makings.
[ترجمه گوگل]علاوه بر خود فیلمنامه صخره دریا، جذابیت غیرقابل انکار، نقش ژو شین را در نمایشنامه سونگ ون بازی می‌کند که با ساخت‌های آرام و زیبایش به نقطه‌ی درخشان دیگری تبدیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن صخره دریا که خود را مجذوب خود می کند، در نمایش آهنگ ون Xin در نمایشنامه \"ون Wen\" بازی می کند تا این نمایش به یک اثر بزرگ و درخشان دیگر با زیبایی آرام و زیبایی آن تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Never forget the undisputable truth: any investor can never overturn the market trends, because it is actually investors as a group who collectively form the trends.
[ترجمه گوگل]هرگز حقیقت غیرقابل انکار را فراموش نکنید: هیچ سرمایه‌گذاری هرگز نمی‌تواند روندهای بازار را وارونه کند، زیرا در واقع این سرمایه‌گذاران به عنوان یک گروه هستند که به طور جمعی روندها را شکل می‌دهند
[ترجمه ترگمان]هرگز حقیقت undisputable را فراموش نکنید: هر سرمایه گذار هرگز نمی تواند رونده ای بازار را تغییر دهد، زیرا در واقع سرمایه گذاران به عنوان گروهی هستند که در مجموع گرایش ها را شکل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is an undisputable fact that teachers have tacit ideas about education, which serves as the basis of educational implementation.
[ترجمه گوگل]این یک واقعیت غیرقابل انکار است که معلمان ایده های ضمنی در مورد آموزش دارند که اساس اجرای آموزشی است
[ترجمه ترگمان]این حقیقت دارد که معلمان عقاید ضمنی در مورد تحصیل دارند که به عنوان اساس اجرای آموزش عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sina has undisputable advantages in China 's Internet industry.
[ترجمه گوگل]سینا دارای مزایای غیرقابل انکار در صنعت اینترنت چین است
[ترجمه ترگمان]سینا طب سنتی در صنعت اینترنت چین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is undisputable that the protection of the holder in due course in letters of credit transaction shows very different pictures in different countries.
[ترجمه گوگل]اینکه حمایت از دارنده در زمان مقرر در معاملات اعتبار اسنادی، تصاویر بسیار متفاوتی را در کشورهای مختلف نشان می دهد، غیر قابل انکار است
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که حفاظت از دارنده در دوره های زمانی مربوط به تراکنش های اعتباری، تصاویر بسیار متفاوتی را در کشورهای مختلف نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is an undisputable fact that with the growing demand for and global development of civil aviation, the number of planes that take off and land at any airport every day has risen tremendously.
[ترجمه گوگل]این یک واقعیت غیرقابل انکار است که با تقاضای روزافزون و توسعه جهانی هوانوردی غیرنظامی، تعداد هواپیماهایی که هر روز در هر فرودگاهی به پرواز در می آیند و فرود می آیند، به شدت افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]این یک واقعیت قابل توجه است که با افزایش تقاضا برای توسعه جهانی هوانوردی شهری، تعداد هواپیماهایی که هر روز در هر فرودگاهی مستقر می شوند به شدت افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is an undisputable fact, it is also an encouraging sign.
[ترجمه گوگل]این یک واقعیت غیرقابل انکار است، همچنین یک نشانه دلگرم کننده است
[ترجمه ترگمان]این یک واقعیت undisputable است که نشانه دلگرم کننده نیز هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is an undisputable fact that the execution of public rights should be within the law limits.
[ترجمه گوگل]این واقعیت غیر قابل انکار است که اجرای حقوق عمومی باید در حدود قانون باشد
[ترجمه ترگمان]این یک واقعیت undisputable است که اجرای حقوق عمومی باید در محدوده قانون باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Microsoft is an undisputable software giant.
[ترجمه گوگل]مایکروسافت یک غول نرم افزاری غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان]مایکروسافت یک غول نرم افزار undisputable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nowadays, college students'low employment becomes an undisputable reality.
[ترجمه گوگل]امروزه اشتغال کم دانشجویان به یک واقعیت غیرقابل انکار تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]امروزه، دانش آموزان کالج به واقعیت تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The one undisputable fact is that Martini has long been associated with important events and people, not the least of whom being John D.
[ترجمه گوگل]یک واقعیت غیرقابل انکار این است که مارتینی از دیرباز با رویدادها و افراد مهم مرتبط بوده است که جان دی
[ترجمه ترگمان]واقعیت این است که مارتینی از دیرباز با حوادث مهم و مردم ارتباط داشته است، و نه کم ترین آن ها جان D
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The decline of new jobs is an undisputable fact.
[ترجمه گوگل]کاهش مشاغل جدید یک واقعیت غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان]کاهش مشاغل جدید یک واقعیت undisputable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shenhua team 10 yellow 1 red, the participation population many have already surpassed the stipulation 5 people, therefore punishes undisputable to them.
[ترجمه گوگل]تیم شنهوا 10 زرد 1 قرمز، جمعیت مشارکت بسیاری در حال حاضر پیشی گرفته از شرط 5 نفر، بنابراین مجازات غیر قابل بحث به آنها
[ترجمه ترگمان]در حالی که تیم Shenhua ۱۰ رنگ زرد را قرمز کرد، جمعیت مشارکت بسیاری از این شرط را که ۵ نفر را مجازات می کند، از بین برده است، بنابراین مجازات آن ها را مجازات می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Naturally is an all latent Nue Yin first crazy, this be the undisputable fact, you denial also useless.
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی همه نهفته نو یین دیوانه است، این واقعیت غیر قابل انکار است، شما انکار نیز بی فایده است
[ترجمه ترگمان]طبیعی است که همه پنهان کننده latent در ابتدا دیوانه کننده باشد، این واقعیت undisputable است که انکار شما بی فایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is still room for human judgement, but it is judgement about what will eventually turn out to be the undisputable truth.
[ترجمه گوگل]هنوز جایی برای قضاوت انسان وجود دارد، اما قضاوت در مورد چیزی است که در نهایت به حقیقت غیرقابل انکار تبدیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]هنوز جایی برای قضاوت انسان وجود دارد، اما قضاوت در مورد آنچه که در نهایت به حقیقت تبدیل خواهد شد، قضاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not disputable, that cannot be disputed, incontestable

پیشنهاد کاربران

Undisputable
ستیز ناپذیر
مناقشه ناپذیر
بدیهی
بی چون و چرا
غیرقابل بحث

بپرس