صفت ( adjective )
• (1) تعریف: not settled or disposed of.
• (2) تعریف: not inclined or willing (usu. fol. by an infinitive).
- undisposed to talk
[ترجمه گوگل] تمایلی به صحبت کردن ندارد
[ترجمه ترگمان] حرف زدن و حرف زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] حرف زدن و حرف زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید