undiscovered

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of discovered.

- Astronomers are certain that there are many undiscovered planets.
[ترجمه FaDa] ستاره شناسان بر این باورند که سیارات کشف نشده ی زیاده وجود دارد
|
[ترجمه گوگل] ستاره شناسان مطمئن هستند که سیارات کشف نشده زیادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان] ستاره شناسان بر این باورند که سیاره ای دیگر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The name Vulcan was given to the undiscovered planet.
[ترجمه گوگل]نام ولکان به سیاره کشف نشده داده شد
[ترجمه ترگمان]این name Vulcan به کره زمین کشف نشده داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This site remained undiscovered, though long sought, until recent times.
[ترجمه گوگل]این سایت تا زمان های اخیر کشف نشده باقی مانده بود، هرچند مدت ها جستجو می شد
[ترجمه ترگمان]این سایت تا چند روز اخیر هنوز کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Undiscovered until 191 it was thought extinct after the 1937 hurricane submerged its coastal savannas, but it has subsequently reappeared.
[ترجمه گوگل]تا سال 191 کشف نشده تصور می شد که پس از طوفان 1937 که ساوان های ساحلی آن را زیر آب برد، منقرض شده است، اما پس از آن دوباره ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه طوفان در سال ۱۹۳۷ به زیر آب رفت، پس از زیر آب رفتن به سمت ۱۹۱ اتفاق افتاد، اما پس از آن دوباره ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As tropical, as quaint, as any undiscovered island.
[ترجمه گوگل]گرمسیری، عجیب و غریب، مانند هر جزیره ی کشف نشده ای
[ترجمه ترگمان]به عنوان مناطق گرمسیری، به عنوان یه جزیره مخفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All kinds of unseen bottlenecks and undiscovered geniuses may be lurking within your business.
[ترجمه گوگل]انواع تنگناهای نادیده و نوابغ کشف نشده ممکن است در کمین کسب و کار شما باشند
[ترجمه ترگمان]همه انواع و اقسام geniuses ناپیدا و بی undiscovered را ممکن است در کار شما پنهان شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is remarkable that the wreck has remained undiscovered all these years given its location, just 70 feet off the coast of Catalina Island in the Dominican Republic in less than 10 feet of seawater.
[ترجمه گوگل]قابل توجه است که این لاشه در تمام این سال ها با توجه به موقعیت مکانی آن، تنها 70 فوت از ساحل جزیره کاتالینا در جمهوری دومینیکن در کمتر از 10 فوت آب دریا، کشف نشده باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]قابل توجه است که کشتی غرق شده در تمام این سال ها دست نخورده باقی مانده است، تنها ۷۰ فوت از ساحل جزیره Catalina در جمهوری دومینیکن در کم تر از ۱۰ فوت آب دریا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Inevitably, System Testing reveals errors which were undiscovered during Integration testing.
[ترجمه گوگل]به ناچار، تست سیستم خطاهایی را نشان می دهد که در طول تست یکپارچه سازی کشف نشده اند
[ترجمه ترگمان]به طور اجتناب ناپذیری، تست سیستم خطاهایی را نشان می دهد که در طول تست یکپارچگی کشف نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There seems to be still some elements undiscovered yet.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد هنوز برخی از عناصر کشف نشده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]هنوز چند عنصر کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With earth - based telescopes many stars remain undiscovered.
[ترجمه گوگل]با تلسکوپ های زمینی، ستارگان زیادی کشف نشده باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]با وجود تلسکوپ بر پایه زمین، بسیاری از ستاره ها هنوز کشف نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Until 30 years ago, it had lain undiscovered, unmined and uninhabited.
[ترجمه گوگل]تا 30 سال پیش، کشف نشده، معدن نشده و خالی از سکنه بود
[ترجمه ترگمان]تا سی سال پیش آن را مخفی کرده بودند، unmined و غیر مس کون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At last the prospectors struck on an undiscovered gold mine.
[ترجمه گوگل]سرانجام کاوشگران به یک معدن طلای کشف نشده برخورد کردند
[ترجمه ترگمان]سرانجام جویندگان الماس، معدن طلا را کشف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Astronomers expect yet - undiscovered Kuiper Belt objects may rival even Pluto.
[ترجمه گوگل]ستاره شناسان هنوز انتظار دارند - اجرام ناشناخته کمربند کویپر ممکن است حتی با پلوتو رقابت کنند
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسان انتظار دارند که اشیا undiscovered Kuiper yet ممکن است با پلوتو هم رقابت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Given the sorry state of official records, the only hope is living memories or undiscovered data.
[ترجمه گوگل]با توجه به وضعیت تاسف بار سوابق رسمی، تنها امید، خاطرات زنده یا داده های کشف نشده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به وضعیت اسف بار اسناد رسمی، تنها امید، خاطرات زنده یا داده های مخفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Clearly, many crimes go unrecorded, either because they are undiscovered, or because they are not reported to the police.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که بسیاری از جنایات یا به دلیل کشف نشدن آنها یا به دلیل گزارش نشدن آنها به پلیس ثبت نمی شوند
[ترجمه ترگمان]واضح است که بسیاری از جرایم ثبت نشده اند، یا به این دلیل که they هستند و یا به این دلیل که به پلیس گزارش نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not discovered
if something is undiscovered, it has not been discovered or noticed.

پیشنهاد کاربران

بپرس