undischarged

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of discharged.

پیشنهاد کاربران

Undischarged در حقوق یعنی وضعیتی که فرد هنوز آزادی دریافت نکرده
Discharge هم به معنی وضعیت آزادی برای محکومین هست که ممکنه مشروط یا مطلق باشه
Absolute or conditional discharge
آزادی مطلق یا مشروط
Undischarge bankrupt
یعنی ورشکسته ای که حکم لغو یا آزادی دریافت نکرده
تخلیه نشده

بپرس