undiscerning

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: lacking discernment.
متضاد: discerning

انگلیسی به انگلیسی

• not discerning

پیشنهاد کاربران

ناآگاه. فاقد بصیرت و آگاهی
مثال:
So that we may see whether she is discerning or if she is one of the undiscerning ones.
برای اینکه ما ممکن است متوجه بشویم که آیا او بصیر و فهمیده است یا از کسانی است که بصیرت و آگاهی ندارند.
ناآگاه

بپرس