undiplomatic

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of diplomatic.
مترادف: tactless
متضاد: diplomatic
مشابه: impolitic

جمله های نمونه

1. However, he is not so undiplomatic as to resist the horrendous hospitality of overindulgent underdeveloped countries.
[ترجمه گوگل]با این حال، او آنقدر غیردیپلمات نیست که در برابر مهمان نوازی وحشتناک کشورهای توسعه نیافته افراطی مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، او چندان undiplomatic نیست که در برابر مهمان نوازی وحشتناک کشورهای توسعه نیافته، مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These are words—intemperate, undiplomatic, and very likely counterproductive—that you cannot imagine being uttered by her predecessor Henry Kissinger.
[ترجمه گوگل]اینها کلماتی هستند - بی‌اعتدال، غیردیپلماتیک، و به احتمال زیاد ضد سازنده - که نمی‌توانید تصور کنید که توسط سلف او هنری کیسینجر بیان شود
[ترجمه ترگمان]این ها عبارت بودند از intemperate، undiplomatic، و بسیار محتمل، که شما نمی توانید تصور کنید که هنری کیسینجر پس از او این حرف را می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The United Nations negotiators may sometimes have shown undiplomatic impatience. But they kept the disillusioning talks in being and they made important concessions.
[ترجمه گوگل]مذاکره کنندگان سازمان ملل ممکن است گاهی اوقات بی صبری غیر دیپلماتیک نشان داده باشند اما آنها گفتگوهای ناامیدکننده را حفظ کردند و امتیازات مهمی گرفتند
[ترجمه ترگمان]مذاکره کنندگان سازمان ملل ممکن است برخی اوقات impatience غیر دیپلماتیک را نشان دهند اما آن ها مذاکرات disillusioning در این زمینه را ادامه دادند و آن ها امتیازاتی مهم به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The relations between London and Reykjavik are almost as frosty now as they were then, with the prime minister using the most undiplomatic of language and threatening to sue the government of Iceland.
[ترجمه گوگل]روابط بین لندن و ریکیاویک در حال حاضر تقریباً به اندازه آن زمان سرد است و نخست وزیر از غیردیپلماتیک ترین زبان استفاده کرده و دولت ایسلند را تهدید به شکایت کرده است
[ترجمه ترگمان]روابط بین لندن و ریکیاویک تقریبا به همان اندازه یخ بندان است که پس از آن نخست وزیر با استفاده از most زبان و تهدید به شکایت از دولت ایسلند، با نخست وزیر مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wah (Andy Lau) is an unkempt, uneducated and undiplomatic guy who is doomed to be a loser of love.
[ترجمه گوگل]وا (اندی لاو) مردی ژولیده، بی سواد و غیر دیپلماتیک است که محکوم به شکست عشقی است
[ترجمه ترگمان]واه (اندی Lau)فردی آشفته، بی سواد و غیرسیاسی است که محکوم به بازنده شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. US unease with the way the episode is playing with victims' families was highlighted last night when the White House condemned the scenes at Tripoli airport in unusually undiplomatic language.
[ترجمه گوگل]نارضایتی ایالات متحده از نحوه پخش این اپیزود با خانواده های قربانیان، شب گذشته زمانی که کاخ سفید صحنه های فرودگاه طرابلس را با زبانی غیردیپلماتیک غیرعادی محکوم کرد، برجسته شد
[ترجمه ترگمان]شب گذشته هنگامی که کاخ سفید صحنه هایی را در فرودگاه طرابلس به زبان غیر عادی دیپلماتیک محکوم کرد، نگرانی ایالات متحده از نحوه بازی این قسمت با خانواده های قربانیان مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr Ban was asked what he thought of such undiplomatic sideswipes at the Bush administration.
[ترجمه گوگل]از آقای بان پرسیده شد که نظر او در مورد این گونه حاشیه های غیردیپلماتیک در دولت بوش چیست؟
[ترجمه ترگمان]از آقای بان پرسیده شد که او در مورد چنین sideswipes دیپلماتیک در دولت بوش چه فکر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. During the concluding remarks, as each speaker praised the next, only the chief U. S. official on the scene drew an undiplomatic response.
[ترجمه گوگل]در طی سخنان پایانی، در حالی که هر یک از سخنرانان سخنران بعدی را ستایش می کرد، تنها مقام ارشد ایالات متحده در صحنه واکنش غیردیپلماتیک به خود گرفت
[ترجمه ترگمان]در طی سخنان پایانی، همانطور که هر گوینده داستان بعدی را تحسین می کرد، تنها رئیس یو اس مقامات رسمی در صحنه واکنش undiplomatic را به خود جلب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The White House condemned the scenes at Tripoli airport in unusually undiplomatic language.
[ترجمه گوگل]کاخ سفید صحنه های فرودگاه طرابلس را با زبانی غیردیپلماتیک محکوم کرد
[ترجمه ترگمان]کاخ سفید صحنه هایی را در فرودگاه طرابلس به زبان غیر عادی و غیر دیپلماتیک محکوم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not diplomatic, tactless, indiscreet, insensitive

پیشنهاد کاربران

بپرس