undiluted

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of diluted.
مشابه: neat, straight

جمله های نمونه

1. I will look back at this one with undiluted pleasure.
[ترجمه گوگل]من با لذتی تمام نشدنی به این یکی نگاه خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من به این یکی با لذت و افتخار بیشتری نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I looked back on that time with undiluted pleasure.
[ترجمه گوگل]با لذتی تمام نشدنی به آن زمان نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]در آن زمان با خوشحالی شدید به آن زمان نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Vinegar but only undiluted white vinegar.
[ترجمه گوگل]سرکه اما فقط سرکه سفید رقیق نشده
[ترجمه ترگمان]سرکه اما فقط یک سرکه سفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Relief-line, and indeed any use of undiluted black, virtually disappears.
[ترجمه گوگل]خط تسکین و در واقع هرگونه استفاده از رنگ سیاه رقیق نشده، عملاً از بین می رود
[ترجمه ترگمان]- خط آسودگی، و در حقیقت هر گونه استفاده از سیاه، عملا ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Birdsong and rebirth and the sheer undiluted delight of living creatures awaking to face another day.
[ترجمه گوگل]آواز پرندگان و تولد دوباره و لذت مطلق موجودات زنده که برای رویارویی با روزی دیگر از خواب بیدار می شوند
[ترجمه ترگمان]birdsong و تجدید حیات و لذت محض آن موجودات زنده از خواب بیدار می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The educational experience was undiluted at Black Mountain.
[ترجمه گوگل]تجربه آموزشی در بلک مانتین رقیق نشده بود
[ترجمه ترگمان]تجربه آموزشی در کوهستان سیاه صادر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tobie, who regarded the Patriarch with undiluted horror, felt thankful.
[ترجمه گوگل]توبی، که پدرسالار را با وحشتی تمام نشدنی می نگریست، احساس سپاسگزاری کرد
[ترجمه ترگمان]Tobie که با ترس و وحشت به اسقف نگاه می کرد، احساس قدردانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Further coats of varnish should be applied undiluted and with care to avoid runs and an uneven surface.
[ترجمه گوگل]لایه های بعدی لاک باید رقیق نشده و با احتیاط اعمال شود تا از ریزش و سطح ناهموار جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]برای اجتناب از دویدن و صاف کردن سطح ناهموار، coats بیشتر رنگ و روغن باید به کار گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wine was carefully mixed with water, because drinking undiluted wine was considered barbaric.
[ترجمه گوگل]شراب را با دقت با آب مخلوط می کردند، زیرا نوشیدن شراب رقیق نشده وحشیانه تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]شراب به دقت با آب مخلوط شده بود، چون نوشیدن شراب undiluted وحشیانه تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This substance, left unchecked or undiluted would kill your fish.
[ترجمه گوگل]این ماده بدون کنترل یا رقیق نشده، ماهی شما را می کشد
[ترجمه ترگمان]این ماده، بدون چک کردن یا غلیظ شدن، ماهی شما را خواهد کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sometimes you have a feeling of pure, undiluted terror.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شما یک احساس وحشت خالص و رقیق نشده دارید
[ترجمه ترگمان]گاهی احساس ترس و وحشت شدید در خود احساس می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Undiluted fruit juices are acidic in nature.
[ترجمه گوگل]آب میوه های رقیق نشده ماهیتی اسیدی دارند
[ترجمه ترگمان]عصاره میوه های اسیدی در طبیعت اسیدی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The report had not been received with undiluted enthusiasm.
[ترجمه گوگل]این گزارش با اشتیاق تمام نشده دریافت نشده بود
[ترجمه ترگمان]این گزارش با شور و شوق بی چون و چرا پذیرفته نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The segment Huiyuan dominates - undiluted OJ - is for pricier products and is relatively small.
[ترجمه گوگل]بخش Huiyuan غالب - OJ رقیق نشده - برای محصولات گرانتر است و نسبتاً کوچک است
[ترجمه ترگمان]بخش Huiyuan غالب است - - برای محصولات pricier است و نسبتا کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not diluted, not thinned, not adulterated, not watered-down; complete
an undiluted feeling or quality is very strong and not mixed with any other feeling or quality.
a liquid that is undiluted is concentrated and has not had water added to make it weaker.

پیشنهاد کاربران

undiluted enrofloxacin
انروفلوکساسین رقیق نشده
بی حدوحصر
محض ، صرف
طرفدار محض
Undiluted advocacy
رقیق نشده
اگر مایعی رقیق نشده باشد، آن را با آب مخلوط نکرده اند.
اگر حقیقت یا واقعیت و غیره رقیق نشده باشد، به شیوه ای ساده و واضح بیان می شود، بدون اینکه سعی شود آن را پنهان کند یا پذیرش آن را آسان کند.
​ ( of a feeling or quality ) not mixed or combined with anything and therefore very strong
خالص
https://www. merriam - webster. com/dictionary/undiluted

بپرس