undertow

/ˈəndərˌtoʊ//ˈʌndətəʊ/

معنی: جریان اب زیر دریا
معانی دیگر: (به ویژه موج زیرین که از ساحل به سوی ژرفنای دریا حرکت می کند) موج زیرکش، زیردریایی، زیرکشند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a strong current or backwash of water moving in the opposite direction from the water on the surface, as beneath waves breaking on a shore.
عبارت ( phrase )
• : تعریف: being moved along by towing.

جمله های نمونه

1. The dangerous undertow means that swimming is not allowed.
[ترجمه گوگل]زیر آب خطرناک به این معنی است که شنا ممنوع است
[ترجمه ترگمان]جریان آب دریا خطرناک به این معنی است که شنا مجاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The humour of the novel cannot hide an undertow of sadness.
[ترجمه گوگل]طنز رمان نمی تواند غم و اندوه را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]طنز رمان نمی تواند یک جریان غم و اندوه را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The pull of the undertow can drag swimmers out to sea.
[ترجمه گوگل]کشش زیر آب می تواند شناگران را به دریا بکشاند
[ترجمه ترگمان]کشش جریان آب دریا ممکن است شناگران را به سمت دریا بکشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Regardless of the undertow of danger, Johnnie would not give back the diaphragm case.
[ترجمه گوگل]صرف نظر از خطر، جانی قاب دیافراگم را پس نمی‌دهد
[ترجمه ترگمان]جانی بدون توجه به جریان موجود در خطر، پرونده دیافراگم را باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sylvie had raved, raved with that undertow of intensity which always made her seem to be speaking the truth.
[ترجمه گوگل]سیلوی با آن شدتی که همیشه به نظر می‌رسید حقیقت را می‌گوید، هیاهو کرده بود
[ترجمه ترگمان]سیلوی رفت و آمد می کرد، با جریان تندی که همیشه به نظر می رسید حقیقت را می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You feel a quickening in the undertow.
[ترجمه گوگل]شما احساس تند شدن در زیر آب می کنید
[ترجمه ترگمان]جریان آب در جریان چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The wave had a great deal of undertow.
[ترجمه گوگل]موج از زیر آب بسیار زیادی برخوردار بود
[ترجمه ترگمان] اون موج با جریان آب جریان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The existence of an emotional undertow is an aspect of all politics.
[ترجمه گوگل]وجود زیرمجموعه عاطفی جنبه ای از تمام سیاست هاست
[ترجمه ترگمان]وجود یک جریان جریان عاطفی یک جنبه از کل سیاست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His account had a poignant undertow of regret.
[ترجمه گوگل]حساب او حاوی یک پشیمانی تلخ بود
[ترجمه ترگمان] حساب اون جریان خیلی دردناکی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Another scholar causht in the undertow.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از محققین در زیر آب گیر کرد
[ترجمه ترگمان]یک دانشمند دیگر در جریان آب جریان آب افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Caught in the undertow just caught in the undertow.
[ترجمه گوگل]Caught in the undertow فقط گرفتار در undertow
[ترجمه ترگمان] جریان آب با جریان آب گیر کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A corpse rising saltwhite from the undertow, bobbing landward, a pace a pace a porpoise.
[ترجمه گوگل]جسدی که از زیر آب به رنگ سفید نمکی بالا می‌آید، به سمت خشکی می‌چرخد، با سرعت و سرعت یک گراز دریایی
[ترجمه ترگمان]یک جسد از میان آب جریان آب به طرف خشکی بالا و پایین می رود و مثل گراز ماهی راه می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The children were carried out to sea by the strong undertow.
[ترجمه گوگل]بچه ها توسط زیر بند قوی به دریا برده شدند
[ترجمه ترگمان]جریان کودکان توسط جریان آب زیر دریایی قوی به دریا برده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mud and roots circled in the soup; a swelling in the undertow.
[ترجمه گوگل]گل و لای و ریشه در سوپ حلقه زده است تورم در زیر بند
[ترجمه ترگمان]گل و ریشه در سوپ چرخ می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جریان اب زیر دریا (اسم)
undertow

انگلیسی به انگلیسی

• strong current under the surface of the water; strong current under the surface of the water that is moving in a different direction than the surface current, countercurrent

پیشنهاد کاربران

گرایش یا احساسی که به نظر ضعیف و ناچیز میاد ولی درواقعاثری قوی به همراه داره
a tendency or feeling that seems weak, but in fact :has a strong effect

The humour of the novel cannot hide an undertow of sadness.
منظور موجیه ک زیر اب دریا شکل میگیره و برمیگرده
در عمق هر چیزی، پشت هر چیزی
undertow ( اقیانوس شناسی )
واژه مصوب: جریان زیرکِش
تعریف: جریان دریاسویی که معمولاً در نزدیکی بستر کرانه های شیب دار ایجاد می شود
مربوط به جریانات آب دریاست که میتواند برای شناگران خطرناک باشد
گردآب

بپرس