1. "What d'you think?" she asked in an undertone.
[ترجمه گوگل]"تو چی فکر می کنی؟" او با لحن زیرین پرسید
[ترجمه ترگمان]تو چی فکر می کنی؟ او زیر لب پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There was an undertone of sadness in her letter.
[ترجمه گوگل]در نامه او ته دل غم وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در نامه اش صدای غمگینی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Freddie muttered something to me in an undertone.
[ترجمه گوگل]فردی با لحن زیرین چیزی برایم زمزمه کرد
[ترجمه ترگمان]فردی زیر لب چیزی به من گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. 'I must leave now,' he said in an undertone.
5. It was a comedy act with an undertone of cruelty.
[ترجمه گوگل]این یک بازی کمدی با ظلمتی از ظلم بود
[ترجمه ترگمان]این یک نمایش کمدی بود با صدای cruelty
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His soft words contained an undertone of warning.
[ترجمه گوگل]سخنان آرام او حاوی لحن هشدار دهنده ای بود
[ترجمه ترگمان]کلمات ملایم او حاکی از هشدار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There was an undertone of excitement among the passengers.
[ترجمه گوگل]شور و هیجانی در بین مسافران وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در میان مسافران شور و هیجان وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I pointed out to Sherlock in an undertone.
[ترجمه گوگل]با لحن زیرین به شرلوک اشاره کردم
[ترجمه ترگمان]من زیر لب به شرلوک اشاره کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There was an unmistakable undertone of nationalist resentment in many of their remarks.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از اظهارات آنها لحنی غیرقابل انکار از خشم ملی گرایانه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از اظهارنظرهای آنان نوعی کینه و رنجش وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I love this scent. It has a powdery undertone.
[ترجمه گوگل]من عاشق این عطر هستم ته رنگ پودری دارد
[ترجمه ترگمان] من عاشق این بو هستم رنگ پودری خاصی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was an undertone of bitterness in his words.
12. He replied, laughing but with a undertone of regret.
[ترجمه گوگل]او با خنده اما با لحن پشیمانی پاسخ داد
[ترجمه ترگمان]او با خنده ای که حاکی از افسوس بود جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was this profound and continual undertone that gave the clergyman his most appropriate power.
[ترجمه گوگل]همین لحن عمیق و مستمر بود که مناسب ترین قدرت را به روحانی داد
[ترجمه ترگمان]این صدای عمیق و مداوم بود که به کشیش بیش ترین قدرت را می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The noise occultation was significant, and the undertone was the easiest one to be occulted.
[ترجمه گوگل]اختفای نویز قابل توجه بود و ته رنگ ساده ترین موردی بود که مخفی می شد
[ترجمه ترگمان]روش آکالتیشن رادیویی معنی دار بود و the راحت ترین کسی بود که ازش استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She can always smell undertone of potions and hopelessness.
[ترجمه گوگل]او همیشه بوی معجون و ناامیدی را حس می کند
[ترجمه ترگمان]همیشه بوی معجون و ناامیدی رو استشمام می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید