undersupply

جمله های نمونه

1. undersupplied blankets to the troops.
[ترجمه گوگل]پتوهای کم برای سربازان تامین شده است
[ترجمه ترگمان]پتوها را به سوی سربازها می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Since the thyroid gland controls metabolism, and iodine influences the thyroid, an undersupply of this mineral can result in slow mental reaction, weight gain, and lack of energy.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که غده تیروئید متابولیسم را کنترل می کند و ید بر تیروئید تأثیر می گذارد، کمبود این ماده معدنی می تواند منجر به واکنش ذهنی کند، افزایش وزن و کمبود انرژی شود
[ترجمه ترگمان]چون غده تیرویید متابولیسم را کنترل می کند و ید بر تیروئید تاثیر می گذارد، an از این مواد معدنی می تواند منجر به واکنش کند، افزایش وزن، و فقدان انرژی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Globally, hotel prices rose 15 per cent year-on-year, reflecting the increasing demand for hotel rooms against a backdrop of undersupply.
[ترجمه گوگل]در سطح جهانی، قیمت هتل ها نسبت به مدت مشابه سال قبل 15 درصد افزایش یافت که منعکس کننده افزایش تقاضا برای اتاق های هتل در پس زمینه کمبود عرضه است
[ترجمه ترگمان]در سطح جهانی، قیمت هتل ۱۵ درصد در سال افزایش یافت، که منعکس کننده افزایش تقاضا برای اتاق های هتل در مقابل پس زمینه undersupply بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Globally, Hotel price rose 15% year on year, reflecting the increasing demand for hotel rooms against a backdrop of undersupply.
[ترجمه گوگل]در سطح جهانی، قیمت هتل 15 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت که منعکس کننده افزایش تقاضا برای اتاق های هتل در پس زمینه کمبود عرضه است
[ترجمه ترگمان]در سطح جهانی، قیمت هتل ۱۵ % در سال افزایش یافت، که منعکس کننده افزایش تقاضا برای اتاق های هتل در مقابل پس زمینه undersupply بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With that, it offers the theory basis and framework guidance for existing conditions and coordination's for OEM undersupply chain circumstances.
[ترجمه گوگل]با این کار، مبنای تئوری و راهنمایی چارچوب برای شرایط موجود و هماهنگی برای شرایط زنجیره تامین ناکافی OEM ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، آن پایه و چارچوب تیوری را برای شرایط موجود و هماهنگی برای شرایط زنجیره تامین کنندگان اصلی عرضه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The supply of meat and vegetables has declined a little, with some places suffering from undersupply and lack of variety, but the general supply has been kept stable.
[ترجمه گوگل]عرضه گوشت و سبزی اندکی کاهش یافته و برخی جاها از کمبود عرضه و کمبود تنوع رنج می برند، اما عرضه عمومی ثابت نگه داشته شده است
[ترجمه ترگمان]عرضه گوشت و سبزیجات کمی کاهش یافته و برخی از مکان ها از undersupply و فقدان تنوع رنج می برند، اما تامین عمومی پایدار مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With new capacities to get ready later, it is expected that the undersupply will end in the latter half of the year.
[ترجمه گوگل]با توجه به ظرفیت های جدید برای آماده سازی در آینده، انتظار می رود که کمبود عرضه در نیمه دوم سال به پایان برسد
[ترجمه ترگمان]با ظرفیت های جدید برای آماده شدن، انتظار می رود که the در نیمه دوم سال پایان یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Due to the lack of status of rational analysis in their positions, the undersupply of existed institution leads to the behavior of managers'deviation.
[ترجمه گوگل]به دلیل فقدان جایگاه تحلیل عقلانی در جایگاه آنها، کمبود نهادهای موجود منجر به رفتار انحرافی مدیران می شود
[ترجمه ترگمان]به دلیل عدم وجود تحلیل منطقی در موقعیت خود، undersupply موسسات موجود منجر به رفتار انحراف مدیران می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• supply less than needed, not give enough provisions

پیشنهاد کاربران

بپرس