1. Understone ( noun ) – Literal Meaning ( سنگ زیرین / لایه زیرسطحی سنگ )
EN: The archaeologists found ancient carvings on the understone of the ruins.
FA: باستان شناسان حکاکی های باستانی را روی سنگ زیرین خرابه ها کشف کردند.
... [مشاهده متن کامل]
Collocations:
- Layer of understone ( لایه سنگ زیرین )
- Understone foundation ( پی سازی سنگ زیرین )
- - -
2. Understone ( figurative ) – Hidden Meaning / اساس پنهان
EN: There’s an understone of sadness in her cheerful words.
FA: در حرف های شاد او، اساس پنهانی از غم وجود دارد.
Collocations:
- Emotional understone ( زیرلایه احساسی )
- Understone of tension ( تنش نهفته )
- - -
3. Understone ( verb, rare ) – To Support from Below / حمایت پنهانی کردن
EN: His quiet encouragement understoned her success.
FA: تشویق خاموش او، موفقیتش را حمایت کرد.
Collocations:
- Understoned by… ( حمایت شده توسط… )
- - -
تفاوت با "Cornerstone" ( سنگ بنای اصلی ) :
- Cornerstone = Fundamental part ( بخش اساسی )
- Understone = Hidden/base layer ( لایه زیرین یا معنای پنهان )
deepseek
FA: باستان شناسان حکاکی های باستانی را روی سنگ زیرین خرابه ها کشف کردند.
... [مشاهده متن کامل]
- Layer of understone ( لایه سنگ زیرین )
- Understone foundation ( پی سازی سنگ زیرین )
- - -
2. Understone ( figurative ) – Hidden Meaning / اساس پنهان
FA: در حرف های شاد او، اساس پنهانی از غم وجود دارد.
- Emotional understone ( زیرلایه احساسی )
- Understone of tension ( تنش نهفته )
- - -
3. Understone ( verb, rare ) – To Support from Below / حمایت پنهانی کردن
FA: تشویق خاموش او، موفقیتش را حمایت کرد.
- Understoned by… ( حمایت شده توسط… )
- - -
تفاوت با "Cornerstone" ( سنگ بنای اصلی ) :
- Cornerstone = Fundamental part ( بخش اساسی )
- Understone = Hidden/base layer ( لایه زیرین یا معنای پنهان )