undershirt

/ˈəndərˌʃərt//ˈəndərˌʃərt/

معنی: زیر پیراهنی، عرق گیر
معانی دیگر: زیر پوش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a collarless and often sleeveless undergarment worn next to the skin on the upper body.

جمله های نمونه

1. His white linen undershirt was open at the throat, drawing Isabel's gaze upward.
[ترجمه گوگل]زیرپیراهن کتان سفیدش در گلویش باز بود و نگاه ایزابل را به سمت بالا می کشید
[ترجمه ترگمان]زیر پیراهنش زیر پیراهنش را باز کرده بود و نگاه ایزابل را به سمت بالا می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then he buttoned the top over his undershirt, and pulled on a pair of green socks.
[ترجمه گوگل]سپس دکمه های بالا را روی پیراهن زیرش بست و یک جفت جوراب سبز رنگ پوشید
[ترجمه ترگمان]سپس دکمه بالای پیراهنش را بست و یک جفت جوراب سبز پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She pulled on her underpants and then an undershirt.
[ترجمه گوگل]شلوار زیرش را پوشید و بعد یک پیراهن زیر
[ترجمه ترگمان]زیرپوش و سپس زیر پیراهنش را پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. High above she saw Mr Yeltsin in an undershirt, muscles bulging,(Sentence dictionary) and a mischievous grin on his sweaty face.
[ترجمه گوگل]بالا او آقای یلتسین را با پیراهن زیر، ماهیچه های برآمده (فرهنگ جملات) و پوزخندی شیطنت آمیز روی صورت عرق کرده اش دید
[ترجمه ترگمان]در بالا، آقای یلتسین را در زیر پیراهن، ماهیچه برجسته، (فرهنگ لغت نامه)و پوزخند شیطنت بر صورت عرق کرده خود دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had his undershirt off now.
[ترجمه گوگل]الان زیرپیراهنش را درآورده بود
[ترجمه ترگمان]حالا پیراهنش را از تن بیرون کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A man sitting in his undershirt, drinking coffee, said yes, they had a bed.
[ترجمه گوگل]مردی که در زیر پیراهنش نشسته بود و در حال نوشیدن قهوه بود، گفت: بله، آنها یک تخت داشتند
[ترجمه ترگمان]مردی که زیر پیراهنش نشسته بود و قهوه می خورد، گفت: بله، آن ها یک تخت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was wearing my Wolford tights and Hanro undershirt, with my shearling coat settled over me like a big, warm hug.
[ترجمه گوگل]من جوراب شلواری وولفورد و زیرپیراهن هانرو پوشیده بودم و کت قیچی ام مثل یک آغوش گرم و بزرگ روی سرم نشسته بود
[ترجمه ترگمان]لباس تنگ پوشیدم و زیر پیراهنش را پوشیدم، با کت و شلوار Hanro که مثل یک بغل داغ و داغ روی من قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An undershirt adds a layer of protection.
[ترجمه گوگل]زیرپیراهن یک لایه محافظ اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]یک undershirt لایه ای از حفاظت را می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You can lose a job by wearing an undershirt or simply a little too much clothing.
[ترجمه گوگل]شما می توانید با پوشیدن لباس زیر یا به سادگی کمی بیش از حد، شغل خود را از دست بدهید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با پوشیدن یک پیراهن و یا کمی لباس ساده، شغل خود را از دست بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This undershirt is made of thin fabric.
[ترجمه گوگل]این زیر پیراهن از پارچه نازک ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این undershirt از پارچه نازک ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Organza Undershirt 5 ~6 Pcs . Most close to the skin . Absorbent, ventilate.
[ترجمه گوگل]زیر پیراهن ارگانزا 5 ~ 6 عدد بیشتر به پوست نزدیک است جاذب، تهویه
[ترجمه ترگمان]organza undershirt ۵ - ۶ بیشتر به پوست چسبیده Absorbent، تهویه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He put on a pair of short pants and an undershirt.
[ترجمه گوگل]یک شلوار کوتاه و یک زیرپیراهن پوشید
[ترجمه ترگمان]شلوار کوتاهی پوشید و زیر پیراهنش فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With his left hand he tore open the tunic of his uniform and drew up the undershirt, baring the flesh.
[ترجمه گوگل]با دست چپ تونیک یونیفرمش را پاره کرد و زیرپیراهن را کشید و گوشت آن را برهنه کرد
[ترجمه ترگمان]با دست چپش، یقه اونیفورم خود را باز کرد و زیر پیراهنش را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Coming into the door, he took off his shirt and undershirt and began hugging the absolute stranger, Mary Bettencourt.
[ترجمه گوگل]با ورود به در، پیراهن و زیرپیراهنش را درآورد و شروع به بغل کردن غریبه مطلق، مری بتنکورت کرد
[ترجمه ترگمان]پس از رفتن به در، پیراهنش را درآورد و زیر پیراهنش را در آغوش گرفت و مرد غریبه را در آغوش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Leo says : Well, I wear a long 1 undershirt.
[ترجمه گوگل]لئو می گوید: خوب، من یک زیر پیراهن بلند می پوشم
[ترجمه ترگمان]لیو گفت: خب، من یه پیرهن دراز و بلند می پوشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زیر پیراهنی (اسم)
slip, underclothing, underclothes, half-slip, undershirt, t-shirt

عرق گیر (اسم)
panel, undershirt, saddlecloth, undervest

تخصصی

[نساجی] لباس زیر-زیرپیراهن-عرقگیر

انگلیسی به انگلیسی

• undergarment which is worn under another shirt
an undershirt is a garment worn for warmth on the top part of your body next to your skin and under your other clothes; used in american english.

پیشنهاد کاربران

undershirt ( n ) ( ʌndərˌʃərt ) =a piece of underwear worn under a shirt, etc. next to the skin
undershirt

بپرس