1. His white linen undershirt was open at the throat, drawing Isabel's gaze upward.
[ترجمه گوگل]زیرپیراهن کتان سفیدش در گلویش باز بود و نگاه ایزابل را به سمت بالا می کشید
[ترجمه ترگمان]زیر پیراهنش زیر پیراهنش را باز کرده بود و نگاه ایزابل را به سمت بالا می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Then he buttoned the top over his undershirt, and pulled on a pair of green socks.
[ترجمه گوگل]سپس دکمه های بالا را روی پیراهن زیرش بست و یک جفت جوراب سبز رنگ پوشید
[ترجمه ترگمان]سپس دکمه بالای پیراهنش را بست و یک جفت جوراب سبز پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She pulled on her underpants and then an undershirt.
[ترجمه گوگل]شلوار زیرش را پوشید و بعد یک پیراهن زیر
[ترجمه ترگمان]زیرپوش و سپس زیر پیراهنش را پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. High above she saw Mr Yeltsin in an undershirt, muscles bulging,(Sentence dictionary) and a mischievous grin on his sweaty face.
[ترجمه گوگل]بالا او آقای یلتسین را با پیراهن زیر، ماهیچه های برآمده (فرهنگ جملات) و پوزخندی شیطنت آمیز روی صورت عرق کرده اش دید
[ترجمه ترگمان]در بالا، آقای یلتسین را در زیر پیراهن، ماهیچه برجسته، (فرهنگ لغت نامه)و پوزخند شیطنت بر صورت عرق کرده خود دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He had his undershirt off now.
[ترجمه گوگل]الان زیرپیراهنش را درآورده بود
[ترجمه ترگمان]حالا پیراهنش را از تن بیرون کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A man sitting in his undershirt, drinking coffee, said yes, they had a bed.
[ترجمه گوگل]مردی که در زیر پیراهنش نشسته بود و در حال نوشیدن قهوه بود، گفت: بله، آنها یک تخت داشتند
[ترجمه ترگمان]مردی که زیر پیراهنش نشسته بود و قهوه می خورد، گفت: بله، آن ها یک تخت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I was wearing my Wolford tights and Hanro undershirt, with my shearling coat settled over me like a big, warm hug.
[ترجمه گوگل]من جوراب شلواری وولفورد و زیرپیراهن هانرو پوشیده بودم و کت قیچی ام مثل یک آغوش گرم و بزرگ روی سرم نشسته بود
[ترجمه ترگمان]لباس تنگ پوشیدم و زیر پیراهنش را پوشیدم، با کت و شلوار Hanro که مثل یک بغل داغ و داغ روی من قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. An undershirt adds a layer of protection.
[ترجمه گوگل]زیرپیراهن یک لایه محافظ اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]یک undershirt لایه ای از حفاظت را می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You can lose a job by wearing an undershirt or simply a little too much clothing.
[ترجمه گوگل]شما می توانید با پوشیدن لباس زیر یا به سادگی کمی بیش از حد، شغل خود را از دست بدهید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با پوشیدن یک پیراهن و یا کمی لباس ساده، شغل خود را از دست بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This undershirt is made of thin fabric.
[ترجمه گوگل]این زیر پیراهن از پارچه نازک ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این undershirt از پارچه نازک ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Organza Undershirt 5 ~6 Pcs . Most close to the skin . Absorbent, ventilate.
[ترجمه گوگل]زیر پیراهن ارگانزا 5 ~ 6 عدد بیشتر به پوست نزدیک است جاذب، تهویه
[ترجمه ترگمان]organza undershirt ۵ - ۶ بیشتر به پوست چسبیده Absorbent، تهویه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He put on a pair of short pants and an undershirt.
[ترجمه گوگل]یک شلوار کوتاه و یک زیرپیراهن پوشید
[ترجمه ترگمان]شلوار کوتاهی پوشید و زیر پیراهنش فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. With his left hand he tore open the tunic of his uniform and drew up the undershirt, baring the flesh.
[ترجمه گوگل]با دست چپ تونیک یونیفرمش را پاره کرد و زیرپیراهن را کشید و گوشت آن را برهنه کرد
[ترجمه ترگمان]با دست چپش، یقه اونیفورم خود را باز کرد و زیر پیراهنش را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Coming into the door, he took off his shirt and undershirt and began hugging the absolute stranger, Mary Bettencourt.
[ترجمه گوگل]با ورود به در، پیراهن و زیرپیراهنش را درآورد و شروع به بغل کردن غریبه مطلق، مری بتنکورت کرد
[ترجمه ترگمان]پس از رفتن به در، پیراهنش را درآورد و زیر پیراهنش را در آغوش گرفت و مرد غریبه را در آغوش گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Leo says : Well, I wear a long 1 undershirt.
[ترجمه گوگل]لئو می گوید: خوب، من یک زیر پیراهن بلند می پوشم
[ترجمه ترگمان]لیو گفت: خب، من یه پیرهن دراز و بلند می پوشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید