underrated

مترادف؛ Underappreciated, Overlooked, Neglected, Undervalued
مثال؛
The movie was underrated by critics but loved by audiences for its heartfelt story.
Her skills as a leader are often underrated, despite her consistent success.
... [مشاهده متن کامل]

دیمیتری پایت

دست کم گرفته شده، کم ارزش انگاشته شده ( صفت )
That movie is underrated; it's actually really good.
چیزی/کسی که به اندازه ی لیاقتش بهش توجه نشده ( صفت )
He is one of the most underrated football players of all time.

به نظرم بهترین معادل براش �قدر نادیده� ست. تو زیرنویس یه فیلم اینو دیدم و واقعا به دلم نشست

به نظر خودم بهترین معادل �قدرنادیده� ست، که تو زیرنویس یه فیلم دیدم و واقعا به دلم نشست

به اندازۀ کافی ارزش گذاری یا بهاداده نشده

حقش بیشتر از ایناست

اونطور که باید و شاید، بها داده نشده

این دو لغت رو کنار هم بخاطر بسپارین:
۱. overrated: یعنی چیزی که اونقدری که مردم راجع بهش میگن خوب نیست، اغراق شده
۲. underrated: یعنی چیزی که اونقدری که مردم راجع بهش فکر میکنن هم بد نیس، دست کم گرفته شده

مهجور واقع شده