1. The company has consistently underrated the importance of a well-trained workforce.
[ترجمه گوگل]این شرکت همواره اهمیت نیروی کار خوب آموزش دیده را دست کم گرفته است
[ترجمه ترگمان]شرکت به طور مداوم اهمیت نیروی کار آموزش دیده را دست کم می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He underrated the seriousness of William's head injury.
[ترجمه گوگل]او شدت جراحت سر ویلیام را دست کم گرفت
[ترجمه ترگمان]او جدی بودن سر ویلیام را دست کم گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. As an actor, he's seriously underrated.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک بازیگر، او به طور جدی دست کم گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک بازیگر او جدا دست کم گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He is a very underrated poet.
[ترجمه گوگل]او شاعری است که بسیار دست کم گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]او یک شاعر خیلی دست کم گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was underrated as a writer by the literati.
[ترجمه گوگل]اهل ادب او را به عنوان نویسنده دست کم گرفته بودند
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نویسنده از طرف the دست کم گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I fear that I underrate the difficulty of the task.
[ترجمه گوگل]می ترسم سختی کار را دست کم بگیرم
[ترجمه ترگمان]از این می ترسم که به دشواری این کار غلبه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In my opinion, fennel is an underrated vegetable - few people realize how delicious it is.
[ترجمه گوگل]به نظر من، رازیانه یک سبزی دست کم گرفته شده است - تعداد کمی از مردم متوجه خوشمزه بودن آن می شوند
[ترجمه ترگمان]به نظر من، رازیانه چیزی است که از سبزیجات گرفته می شود - تعداد کمی از مردم درک می کنند که چقدر خوش مزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He's seriously underrated as a writer.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نویسنده به طور جدی دست کم گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]او جدا به عنوان یک نویسنده دست کم گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I have to admit that I underrated the difficulty of the task.
[ترجمه گوگل]باید اعتراف کنم که سختی کار را دست کم گرفتم
[ترجمه ترگمان]باید اعتراف کنم که مشکل این کار را دست کم گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. That too, despite its popularity, had been underrated, in a way that this recording ought to correct once and for all.
[ترجمه گوگل]آن هم، با وجود محبوبیتش، دست کم گرفته شده بود، به گونه ای که این ضبط باید یک بار برای همیشه تصحیح شود
[ترجمه ترگمان]آن هم با وجود محبوبیت آن، دست کم گرفته شده بود، به نحوی که این ثبت باید یکبار و برای همیشه درست باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Purple Heart is the most underrated decoration given by the military.
[ترجمه گوگل]قلب بنفش دست کم گرفته شده ترین تزئینی است که توسط ارتش داده شده است
[ترجمه ترگمان]قلب بنفش مهم ترین تزئینات داده شده توسط ارتش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The hawthorns are a greatly under-rated family and several are ideally suited for small gardens.
[ترجمه گوگل]زالزالک ها یک خانواده بسیار کم رتبه هستند و چندین مورد ایده آل برای باغ های کوچک مناسب هستند
[ترجمه ترگمان]خانواده hawthorns خانواده بسیار تحت امتیاز هستند و به طور ایده آل برای باغ های کوچک مناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Shelley Winters also stars in this underrated thriller, tautly directed by Robert Wise.
[ترجمه گوگل]شلی وینترز نیز در این تریلر کم ارزش به کارگردانی رابرت وایز بازی می کند
[ترجمه ترگمان]شلی وینترز در این فیلم مهیج، به کارگردانی رابرت وایز، ستاره های این فیلم را کارگردانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In the circumstances, it seems odd that Hrabal's importance to cinema has been severely under-rated.
[ترجمه گوگل]در این شرایط، عجیب به نظر می رسد که اهمیت هرابال برای سینما به شدت دست کم گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]در این شرایط، به نظر عجیب می رسد که اهمیت hrabal نسبت به سینما به شدت تحت رده بندی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Radio is an underrated medium because everything we do evaporates into thin air.
[ترجمه گوگل]رادیو یک رسانه دست کم گرفته شده است زیرا هر کاری که ما انجام می دهیم به هوای رقیق تبخیر می شود
[ترجمه ترگمان]رادیو یک وسیله دست کم گرفته شده است چون هر کاری که ما می کنیم در هوای رقیق تبخیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید