underpopulated

جمله های نمونه

1. Many of the islands are mainly wild and underpopulated.
[ترجمه گوگل]بسیاری از جزایر عمدتاً وحشی و کم جمعیت هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این جزایر به طور عمده وحشی و وحشی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Earth may exist in an underpopulated portion of the Milky Way, meaning we might not encounter another alien intelligence for a long, long time, if at all.
[ترجمه گوگل]زمین ممکن است در بخش کم جمعیت کهکشان راه شیری وجود داشته باشد، به این معنی که ما ممکن است برای مدت طولانی و طولانی با هوش بیگانه دیگری مواجه نشویم
[ترجمه ترگمان]زمین ممکن است در بخش underpopulated از کهکشان راه شیری وجود داشته باشد، به این معنی که ما ممکن است برای مدت طولانی و طولانی با هوش خارجی دیگری مواجه نشویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. China's hinterland had always been underpopulated for a good reason: it was arid land incapable of producing many crops.
[ترجمه گوگل]مناطق داخلی چین همیشه به دلیل خوبی کم جمعیت بوده است: این سرزمین خشکی بود که قادر به تولید محصولات زیاد نبود
[ترجمه ترگمان]سرزمین داخلی چین همیشه برای یک دلیل خوب مورد استفاده قرار می گرفت: زمین بایر بود که قادر به تولید بسیاری از محصولات نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In much of the underpopulated west, however, they replace the major airlines on quite long routes to the small urban outposts on prairies, plains and deserts.
[ترجمه گوگل]با این حال، در بیشتر مناطق کم جمعیت غرب، آنها جایگزین خطوط هوایی اصلی در مسیرهای بسیار طولانی به سمت پاسگاه های کوچک شهری در دشت ها، دشت ها و بیابان ها می شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال، در بسیاری از غرب underpopulated، آن ها خطوط هوایی اصلی را در مسیرهای کاملا طولانی به پاسگاه های کوچک شهری در چمن زار، دشت ها و بیابان ها عوض می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A night underpopulated highway, a lady in white roadside, waving the driver to stop carrying her.
[ترجمه گوگل]بزرگراهی شبانه کم جمعیت، خانمی در کنار جاده سفیدپوش، راننده را تکان می دهد تا او را حمل نکند
[ترجمه ترگمان]یک شب سر underpopulated در جاده سفید بود و یک خانم در کنار جاده سفید بود و راننده را برای متوقف کردن او تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is underpopulated right now, so if you are still shopping for a humanities subject, this one bears the precious CI-H designation.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر جمعیت آن کم است، بنابراین اگر هنوز برای یک رشته علوم انسانی خرید می کنید، این موضوع دارای علامت ارزشمند CI-H است
[ترجمه ترگمان]حال بسیار خوب است، بنابراین اگر شما هنوز برای یک سوژه انسانی خرید می کنید، این یکی از ویژگی های ارزشمند CI - H است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was the right strategy in an underpopulated world.
[ترجمه گوگل]این استراتژی درست در دنیای کم جمعیت بود
[ترجمه ترگمان]این یک استراتژی مناسب در جهان underpopulated بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Only a small minority in America's well-groomed Episcopal churches or the Church of England's underpopulated pews finds clerical homosexuality non-negotiably bad nowadays.
[ترجمه گوگل]تنها اقلیت کوچکی در کلیساهای اسقفی آراسته در آمریکا یا سکوهای کم جمعیت کلیسای انگلستان، همجنس گرایی روحانی را به طور غیرقابل مذاکره بد می دانند
[ترجمه ترگمان]تنها یک اقلیت کوچک در کلیساهای اسقفی آمریکا یا کلیسای underpopulated انگلستان، همجنس گرایی روحانی را امروزه بد تلقی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having a lower population than normal or desired, having less than the needed amount of residents

پیشنهاد کاربران

بپرس