underplot

/ʌndərˈpraɪs//ˈʌndəplɒt/

معنی: دوز و کلک، توطئه، داستان فرعی، دسیسه محرمانه
معانی دیگر: (در داستان یا رمان و غیره) داستان فرعی، زیرداستان، یک سلسله حوادک تبعی و عرفی نمایش

مترادف ها

دوز و کلک (اسم)
complot, cabal, underplot, frame-up

توطئه (اسم)
shift, underplot, frame-up, plot, conspiracy

داستان فرعی (اسم)
underplot, episode

دسیسه محرمانه (اسم)
underplot

پیشنهاد کاربران

بپرس