1. He presented the figures to underpin his argument.
[ترجمه گوگل]او ارقام را برای اثبات استدلال خود ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]او ارقام را برای تایید استدلال خود ارائه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Certain qualities and values underpin good journalism.
[ترجمه گوگل]برخی ویژگی ها و ارزش ها زیربنای روزنامه نگاری خوب است
[ترجمه ترگمان]برخی از ویژگی ها و ارزش های خاص پشتیبان روزنامه نگاری خوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It also helps to underpin earnings when the bullion price drops.
[ترجمه گوگل]همچنین زمانی که قیمت شمش کاهش می یابد، به تقویت درآمد کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این روش همچنین به پشتیبانی از درآمدها در زمان کاهش قیمت شمش های طلا کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They highlight the false assumptions which underpin much social security provision.
[ترجمه گوگل]آنها مفروضات نادرستی را که زیربنای بسیاری از تأمین اجتماعی است، برجسته می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها بر مفروضات اشتباهی که از تامین اجتماعی بسیار پشتیبانی می کنند، تاکید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many factors underpin Ireland's descent into the basement.
[ترجمه گوگل]عوامل بسیاری زیربنای فرود ایرلند به زیرزمین است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از عوامل زیر زمین رفتن ایرلند به زیرزمین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We've had to underpin the adjoining party wall.
[ترجمه گوگل]ما مجبور شدیم دیوار حزب مجاور را زیر بنا کنیم
[ترجمه ترگمان]مجبور شدیم از دیوار مجاور برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The following basic beliefs underpin the discussion:
[ترجمه گوگل]باورهای اساسی زیر زیربنای بحث است:
[ترجمه ترگمان]عقاید پایه زیر از این بحث پشتیبانی می کنند:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We firmly believe it must also underpin the operations of the minerals industry.
[ترجمه گوگل]ما قویاً معتقدیم که باید زیربنای عملیات صنعت معدنی نیز باشد
[ترجمه ترگمان]ما به شدت معتقدیم که باید از عملیات صنعت مواد معدنی پشتیبانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We very much hope that such reforms will underpin the peace process.
[ترجمه گوگل]ما بسیار امیدواریم که چنین اصلاحاتی زمینه ساز روند صلح باشد
[ترجمه ترگمان]ما بسیار امیدواریم که چنین اصلاحاتی از روند صلح حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is not just that the ideas which underpin progressive primary methods have been, with a few notable exceptions, poorly articulated.
[ترجمه گوگل]فقط این نیست که ایدههایی که زیربنای روشهای اولیه مترقی هستند، به جز چند استثنای قابل توجه، ضعیف بیان شدهاند
[ترجمه ترگمان]درست نیست که ایده هایی که از روش های ابتدایی پیشرفته پشتیبانی می کنند، با چند استثنا قابل توجه، ضعیف بیان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These values of conservative normativism underpin the dominant tradition of public law.
[ترجمه گوگل]این ارزش های هنجارگرایی محافظه کارانه، زیربنای سنت غالب حقوق عمومی است
[ترجمه ترگمان]این ارزش های سنت گرایان محافظه کار زیربنای اصلی قانون عمومی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Last week saw talk of intervention to underpin the euro, a sure sign that policymakers are starting to be concerned.
[ترجمه گوگل]هفته گذشته شاهد صحبت هایی در مورد مداخله برای حمایت از یورو بودیم که نشانه ای مطمئن از نگرانی سیاست گذاران است
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته شاهد صحبت از مداخله برای حمایت از یورو بود، یک نشانه قطعی که سیاست گذاران شروع به نگران شدن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Marine surveys to underpin research A number of ongoing research programmes underpin Core programmes of offshore investigations.
[ترجمه گوگل]بررسیهای دریایی برای حمایت از تحقیقات تعدادی از برنامههای تحقیقاتی در حال انجام، زیربنای برنامههای اصلی تحقیقات فراساحلی هستند
[ترجمه ترگمان]برآورده ای نیروی دریایی برای پشتیبانی از تحقیقات، تعدادی از برنامه های تحقیقاتی در حال انجام زیر بنای برنامه های هسته ای تحقیقات ساحلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The principles which underpin good work force relationships in business apply equally well in the education business.
[ترجمه گوگل]اصولی که زیربنای روابط خوب نیروی کار در تجارت است به همان اندازه در کسب و کار آموزشی کاربرد دارد
[ترجمه ترگمان]اصولی که از روابط نیروی کار خوب در کسب وکار پشتیبانی می کنند به همان اندازه در کسب وکار آموزش کاربرد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید