underneath

/ˌəndərˈniːθ//ˌʌndəˈniːθ/

معنی: پایین، پایین، زیرین، در زیر، پایین، از زیر
معانی دیگر: زیر، تحت، در بخش پایین، قسمت تحتانی، تحتانی، پایینی

بررسی کلمه

حرف اضافه ( preposition )
(1) تعریف: below or beneath, esp. directly under.

- Homeless people are living underneath the bridge.
[ترجمه ن] مردم بی خانمان زیر پل زندگی می کنند.
|
[ترجمه گوگل] افراد بی خانمان زیر این پل زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان] مردم بی خانمان زیر پل زندگی میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- There were pieces of tomato underneath the lettuce leaves.
[ترجمه گوگل] زیر برگ های کاهو تکه های گوجه فرنگی بود
[ترجمه ترگمان] در زیر برگ کاهو یک گوجه فرنگی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She was warm underneath the covers.
[ترجمه گوگل] زیر روکش ها گرم بود
[ترجمه ترگمان] زیر پتو گرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: under the authority of; subordinate to.

- He was a staffer who worked underneath the mayor.
[ترجمه گوگل] او کارمندی بود که زیر نظر شهردار کار می کرد
[ترجمه ترگمان] اون یکی از staffer که زیر شهردار کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: concealed or disguised by.

- There was seething anger underneath her calm exterior.
[ترجمه گوگل] در زیر ظاهر آرام او خشم شدیدی وجود داشت
[ترجمه ترگمان] در زیر ظاهر آرام او خشمی نهفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
(1) تعریف: under or below.

- She leaned over the side of the bed and looked underneath.
[ترجمه گوگل] به کناره تخت خم شد و به زیر آن نگاه کرد
[ترجمه ترگمان] به کنار تخت خم شد و زیر چشمی به آن نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: on the underside.

- The plate looked clean, but it was dirty underneath.
[ترجمه گوگل] بشقاب تمیز به نظر می رسید، اما زیر آن کثیف بود
[ترجمه ترگمان] بشقاب تمیز به نظر می رسید، اما زیرش کثیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: lower or under.
مشابه: bottom

- The underneath portion is where you need to sign.
[ترجمه گوگل] قسمت زیر جایی است که باید امضا کنید
[ترجمه ترگمان] قسمت تحتانی آن جایی است که باید آن را امضا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: that which is underneath.
مشابه: bottom

- The top part is dry but the underneath is wet.
[ترجمه گوگل] قسمت بالایی خشک است اما زیر آن مرطوب است
[ترجمه ترگمان] قسمت بالایی آن خشک است اما کف آن مرطوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. underneath that veneer of friendship there was intense hostility
در زیر آن ظاهر دوستانه دشمنی شدیدی وجود داشت.

2. the underneath meaning of this poem
معنی نهفته این شعر

3. paint the underneath of the table
زیر میز را رنگ بزنید.

4. the country seemed quiet, but underneath discontent was fermenting
کشور ظاهرا آرام به نظر می آمد،ولی نارضایتی در باطن در حال غلیان بود.

5. they kept the prisoners in a dungeon underneath the castle
زندانیان را در دخمه ای در زیر قلعه نگه داری می کردند.

6. a column of figures with the totals given underneath
ستونی از ارقام که جمع آنها در زیر داده شده است

7. This jacket's too big, even with a sweater underneath.
[ترجمه گوگل]این ژاکت خیلی بزرگ است، حتی با یک ژاکت زیرش
[ترجمه ترگمان]این ژاکت خیلی بزرگه، حتی با یه پلیور زیرش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He got out of the car and looked underneath.
[ترجمه گوگل]از ماشین پیاده شد و به زیرش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]از ماشین پیاده شد و به پایین نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She sat underneath the tree in the shade.
[ترجمه گوگل]زیر درخت زیر سایه نشست
[ترجمه ترگمان]زیر درخت در سایه نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The tunnel goes right underneath the city.
[ترجمه گوگل]تونل درست زیر شهر می رود
[ترجمه ترگمان]تونل درست زیر شهر می ره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She wore a coat with a dress underneath.
[ترجمه گوگل]او یک کت پوشیده بود که زیر آن یک لباس بود
[ترجمه ترگمان]کتی با لباسی پوشیده از لباس پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ball rolled underneath the table.
[ترجمه گوگل]توپ زیر میز غلتید
[ترجمه ترگمان]گلوله زیر میز چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The coin rolled underneath the piano.
[ترجمه گوگل]سکه زیر پیانو چرخید
[ترجمه ترگمان]سکه زیر پیانو چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A cat was sleeping underneath the table.
[ترجمه گوگل]گربه ای زیر میز خوابیده بود
[ترجمه ترگمان]گربه ای زیر میز خوابیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Put a bowl underneath to catch the overflow.
[ترجمه گوگل]یک کاسه زیر آن قرار دهید تا سرریز را بگیرید
[ترجمه ترگمان] یه کاسه رو بذار زیرش تا the رو بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. They found a bomb underneath the car.
[ترجمه گوگل]بمبی زیر ماشین پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک بمب را در زیر ماشین پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. It's near where the railway goes underneath the road.
[ترجمه گوگل]نزدیک جایی است که راه آهن از زیر جاده می رود
[ترجمه ترگمان]نزدیک جایی است که خط آهن در زیر جاده قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. They lived underneath a crushing tyranny.
[ترجمه گوگل]آنها در زیر یک استبداد کوبنده زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در زیر یک بیدادگری crushing زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایین (اسم)
bottom, low, underneath, down

پایین (صفت)
bottom, nether, low, underneath, down, downward

زیرین (صفت)
next, following, under, underneath, downward

در زیر (قید)
below, under, beneath, underneath, hereunder

پایین (قید)
low, below, beneath, underneath, down, downward, downwards

از زیر (قید)
beneath, underneath

تخصصی

[عمران و معماری] از زیر نقب زدن
[نساجی] درزیر-پایین

انگلیسی به انگلیسی

• lower, below; disguised
under, beneath, below
if one thing is underneath another, it is directly below or beneath it.
the underneath part of something is the part which normally touches or faces the ground. attributive adjective or an adverb here but can also be used as a singular noun. e.g. the underneath of the car was covered with rust.
you use underneath when talking about feelings and emotions that people do not show in their behaviour.

پیشنهاد کاربران

در زیرِ
Generally speaking “under” is the most popular and therefore used the most. "Beneath and underneath" are used the least, mostly due to the fact that they are a bit more formal. They are often interchangeable, and you will hear that in everyday conversation.
از زیر
درونا
باطنا
بطن، لایه زیرین
قسمت کف و زیرین
زیرلایه
اعماق
آرام
تحت
Under
When sth is hidden or covered
در زیر چیزی پنهان شدن یا پوشیده شدن
نزدیک
. Underneath, the film is a subtle examination of class and gender in Iranian society
همچنین در پس زمینه این فیلم نگاه ظریفی به طبقه اجتماعی و جنسیت وجود دارد.
باطن ، نهفته
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس