undermined

پیشنهاد کاربران

تضعیف کردن
have undermined confidence
اعتماد را تضعیف کرده است
ناامید
تحلیل رفته، آسیب دیده، صدمه دیده، سست، ضعیف، نابود، فروپاشیده، ازبین رفته، تخریب شده
تضعیف شده