1. underline the words you don't know
زیر واژه هایی که نمی دانید خط بکشید.
2. In writing you should underline titles of books.
[ترجمه گوگل]در نوشتن باید زیر عنوان کتاب ها خط بکشید
[ترجمه ترگمان]در نوشتن باید عنوان کتاب ها را ذکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Their brief visit has served to underline the deep differences between the two countries.
[ترجمه گوگل]سفر کوتاه آنها به تأکید بر اختلافات عمیق بین دو کشور کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]دیدار کوتاه آن ها نشان از تفاوت های عمیق میان دو کشور بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To underline their disgust, the crowd started throwing bottles at the stage.
[ترجمه گوگل]جمعیت برای تأکید بر انزجارشان شروع به پرتاب بطری در صحنه کردند
[ترجمه ترگمان]مردم برای تاکید بر نفرت خود شروع به پرتاب بطری در صحنه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Please underline the noun clauses in the passage.
[ترجمه گوگل]لطفا زیر جملات اسمی موجود در قسمت زیر خط بکشید
[ترجمه ترگمان]لطفا بنده ای اسمی را در راهرو ذکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His failures underline the difference between theatre and film direction.
[ترجمه گوگل]شکست های او تفاوت بین کارگردانی تئاتر و فیلم را مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]شکست او بر تفاوت بین مسیر فیلم و فیلم تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Take two coloured pens and underline the positive and negative words.
[ترجمه گوگل]دو قلم رنگی بردارید و زیر کلمات مثبت و منفی خط بکشید
[ترجمه ترگمان]دو خودکار رنگی بردارید و بر روی کلمات مثبت و منفی تاکید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Strikes by prison officers underline the need for reform in our gaols.
[ترجمه گوگل]اعتصابات افسران زندان بر لزوم اصلاحات در زندان های ما تاکید می کند
[ترجمه ترگمان]افسران زندان بر نیاز به اصلاحات در gaols تاکید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Underline the follow-up by means of a loud shout to show that you have unified mental resolve and physical effort in the technique.
[ترجمه گوگل]با یک فریاد بلند زیر روی ادامه کار خط بکشید تا نشان دهید که عزم ذهنی و تلاش بدنی واحدی در این تکنیک دارید
[ترجمه ترگمان]زیرخط دار کردن را با فریاد بلند در زیر Underline قرار دهید تا نشان دهید که عزم ذهنی و تلاش فیزیکی خود را در این روش به دست آورده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You can underline characters by using the F8 toggle key.
[ترجمه گوگل]با استفاده از کلید جابجایی F8 می توانید زیر کاراکترها خط بکشید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با استفاده از کلید toggle کلید characters را مشخص کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Press the underline character until it reaches the left margin.
[ترجمه گوگل]کاراکتر زیر خط را فشار دهید تا به حاشیه سمت چپ برسد
[ترجمه ترگمان]the را فشار دهید تا زمانی که به حاشیه چپ برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This success serves to underline Johnson Matthey's pioneering research and development activities and our commitment to innovation.
[ترجمه گوگل]این موفقیت بر فعالیتهای تحقیق و توسعه پیشگام جانسون متی و تعهد ما به نوآوری تأکید میکند
[ترجمه ترگمان]این موفقیت، تاکید بر تحقیقات پیشگام و فعالیت های توسعه ای و تعهد ما به نوآوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Studies and statistics underline the fact: 200 large-scale enterprises control about half the fabulous material wealth of the United States.
[ترجمه گوگل]مطالعات و آمار بر این واقعیت تأکید می کند: 200 شرکت در مقیاس بزرگ حدود نیمی از ثروت مادی شگفت انگیز ایالات متحده را در اختیار دارند
[ترجمه ترگمان]مطالعات و آمار نشان می دهد که ۲۰۰ شرکت بزرگ در مقیاس بزرگ حدود نیمی از ثروت مادی ایالات متحده را کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. With these two seemingly contradictory attitudes in mind, underline all the adjectives you've used.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن این دو نگرش به ظاهر متناقض، زیر تمام صفاتی که استفاده کرده اید خط بکشید
[ترجمه ترگمان]با این دو نگرش ظاهرا متناقض در ذهن، تمام صفاتی که شما استفاده کرده اید را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید