underhand

/ˈʌndəhænd//ˈʌndəhænd/

معنی: نهانی، زیر جلی، فراروی
معانی دیگر: از زیر (با حرکت دست از زیر شانه یا مچ)، رجوع شود به: underhanded، حقه بازی، تقلب و تزویر، درنهان، به پنهانی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: done with the hand below shoulder level.
مشابه: sidearm

- an underhand toss
[ترجمه گوگل] یک پرتاب زیر دستی
[ترجمه ترگمان] پرت و پلا،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: secret and sneaky; underhanded.
مترادف: devious, furtive, sneaky, underhanded
متضاد: aboveboard
مشابه: crooked, deceitful, dirty, dishonorable, shifty, unscrupulous
قید ( adverb )
• : تعریف: with the forearm moving forward and upward from a position below the shoulder
متضاد: overhand
مشابه: sidearm

- The ball is pitched underhand in softball.
[ترجمه گوگل] توپ به صورت زیر دست در سافت بال به زمین زده می شود
[ترجمه ترگمان] توپ تو سافت بال گیر کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. an underhand throw
پرتاب از زیر

2. They did it all in such an underhand way.
[ترجمه گوگل]آنها همه این کارها را به شکل پنهانی انجام دادند
[ترجمه ترگمان]همه این کارها را به نحوی مخفیانه انجام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Livingstone accused the government of being underhand.
[ترجمه گوگل]آقای لیوینگستون دولت را به پنهان کاری متهم کرد
[ترجمه ترگمان]آقای لیوینگستون، دولت را متهم کرد که کلکی در کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An honest man doesn't do anything underhand.
[ترجمه گوگل]یک مرد صادق هیچ کاری را زیر دستی انجام نمی دهد
[ترجمه ترگمان]یک مرد شریف هیچ کلکی در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What really angered her was the dirty underhand way they had tricked her.
[ترجمه گوگل]چیزی که واقعاً او را عصبانی کرد، روش کثیف پنهانی بود که او را فریب داده بودند
[ترجمه ترگمان]چیزی که واقعا او را عصبانی کرده بود رفتار کثیفی بود که به او زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is a sneaky and underhand way of doing business.
[ترجمه گوگل]این یک روش زیرکانه و پنهانی برای انجام تجارت است
[ترجمه ترگمان]این یک روش موذیانه و پنهانی برای انجام کسب وکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Underhand work of that sort is against the grain with me.
[ترجمه گوگل]کارهای زیر دستی از این دست با من مخالف است
[ترجمه ترگمان]کاری که من می کنم این است که با من مقابله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's been involved in some underhand dealings.
[ترجمه گوگل]او در برخی معاملات پنهانی شرکت داشته است
[ترجمه ترگمان]اون درگیر یه سری معاملات مخفی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I promise you there's nothing underhand about this agreement.
[ترجمه گوگل]من به شما قول می دهم که هیچ چیزی در مورد این توافق وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]بهت قول میدم که هیچ کلکی در این توافق وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Webster retrieved the ball and flipped it underhand to Rhodes, who had anchored himself at the plate.
[ترجمه گوگل]وبستر توپ را پس گرفت و با دست به رودز که خودش را روی بشقاب لنگر انداخته بود، چرخاند
[ترجمه ترگمان]و ستر توپ را برداشت و آن را به رودس انداخت که در بشقاب لنگر انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In a series of very smart, underhand moves, Browne gradually gained control of the company.
[ترجمه گوگل]در یک سری حرکات بسیار هوشمندانه و پنهانی، براون به تدریج کنترل شرکت را به دست گرفت
[ترجمه ترگمان]در یک سلسله حرکات بسیار هوشمندانه و پنهانی، برون به تدریج کنترل شرکت را به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You call those sneaky, underhand tactics coming to my aid?
[ترجمه گوگل]شما به آن تاکتیک های ابلهانه و پنهانی می گویید که به کمک من می آیند؟
[ترجمه ترگمان]تو به اون تاکتیک زیر کاه و کلکی که برای کمک من اومدی صدا می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But how could he be so . . . underhand?
[ترجمه گوگل]اما او چگونه می تواند چنین باشد زیر دست؟
[ترجمه ترگمان]اما او چطور می تواند این قدر احمق باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But you must watch for underhand dealings, if not deception, in early April and July.
[ترجمه گوگل]اما در اوایل آوریل و جولای باید مراقب معاملات پنهانی باشید، اگر نگوییم فریب
[ترجمه ترگمان]اما در اوایل آوریل و ژوئیه باید مراقب معاملات underhand باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He generally fielded at point and his underhand bowling was formidable.
[ترجمه گوگل]او عموماً در نقطه‌ای بازی می‌کرد و بولینگ زیر دستی او فوق‌العاده بود
[ترجمه ترگمان]او معمولا سر اصل مطلب را درک می کرد و بازی بولینگ او مهیب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نهانی (صفت)
secret, surreptitious, subterranean, undercover, backstairs, potential, furtive, underhand, occult, gnostic, subterraneous

زیر جلی (صفت)
surreptitious, undercover, furtive, underhand, clandestine, hugger-mugger

فراروی (قید)
underhand, behind back, in absence

انگلیسی به انگلیسی

• clandestine, sly, deceitful, dubious; (for example of a throw) performed with the arm below the height of the shoulder and the palm of the hand facing forward
(for example of throwing) with the arm below the height of the shoulder and the palm of the hand facing forward; secretly, slyly, deceptively
underhand actions are secret and dishonest.

پیشنهاد کاربران

یواشکی
mainly UK /disapproving /adjective
done secretly, and sometimes dishonestly, in order to achieve an advantage
عمدتاً در بریتانیا، ناپسند، صفت/ متقلبانه
What really angered her was the dirty, underhand way they had tricked her
مخفیانه کاری را انجام دادن

بپرس