جامعه انگلستان دچار تغییرات اساسی شده است.
پشت سر گذاشته اند، طی کرده اند
تغییرات
تحت چیزی بودی ، مثل تحت برنامه توانبخشی بودن
دستخوش
متحمل شدن
زیر بار . . . . . . . . . بودن
In his adolescent years, the candidate claimed , he had undergone many hardship
زیر بار . . . . . . . . . بودن
دستخوش . . . شدن
چیزی را پشت سر گذاشته است
دچار
متحمل شدن
She has reportedly undergone the surgeries to mimic Angelina گزارش شده که او تحت عمل جراحی هایی قرار گرفته است تا بدل آنجلینا شود
She has reportedly undergone the surgeries to mimic Angelina گزارش شده که او تحت عمل جراحی هایی قرار گرفته است تا بدل آنجلینا شود