underfeed

/ʌndərˈfiːd//ˈʌndəˈfiːd/

کمتر از نیاز خوراک دادن، گرسنگی دادن، کم خوراک دادن، (از خوراک کسی) کم گذاشتن، غذای غیر کافی خوردن یا دادن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: underfeeds, underfeeding, underfed
(1) تعریف: to feed too little or too seldom.

(2) تعریف: to stoke (a fire) from below.

انگلیسی به انگلیسی

• supply with too little food; supply with fuel from the underside

پیشنهاد کاربران

بپرس