1. Those economies which have successfully switched underemployed agricultural labour into manufacturing and service activities have generally achieved significant real economic growth rates.
[ترجمه گوگل]آن دسته از اقتصادهایی که با موفقیت نیروی کار کمکار کشاورزی را به فعالیتهای تولیدی و خدماتی تبدیل کردهاند، عموماً به نرخهای واقعی رشد اقتصادی قابل توجهی دست یافتهاند
[ترجمه ترگمان]این اقتصادها که کار کشاورزی نیمه بی کار را به فعالیت های تولیدی و خدماتی تبدیل کرده اند به طور کلی به نرخ رشد اقتصادی واقعی دست یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The proliferation of underemployed could represent a profound reordering of the employment structure.
[ترجمه گوگل]ازدیاد افراد کماشتغال میتواند نشاندهنده تجدید نظم عمیق در ساختار اشتغال باشد
[ترجمه ترگمان]گسترش کم کار می تواند یک جابه جایی عمیق از ساختار اشتغال را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He was underemployed and not satisfied with his work.
[ترجمه گوگل]کم کار بود و از کارش راضی نبود
[ترجمه ترگمان]از کارش خشنود بود و از کارش راضی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Among the underemployed is Marty Rasmussen of Walnut Creek, Calif.
[ترجمه گوگل]در میان افراد کم کار، مارتی راسموسن از Walnut Creek، کالیفرنیا است
[ترجمه ترگمان]در بین the Rasmussen Rasmussen از والنات کریک، کالیفرنیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was the man who knew what underemployed peasants, underpaid workers, and sullen soldiery did about sex and drink and drugs.
[ترجمه گوگل]او مردی بود که میدانست دهقانان کمکار، کارگران کمدرآمد و سربازان عبوس در مورد سکس، نوشیدنیها و مواد مخدر چه میکنند
[ترجمه ترگمان]او مردی بود که می دانست دهقانان underemployed، کارگران و سربازان عبوس در مورد سکس و مشروب و مواد مخدر چه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Migrants are likely to be poor and underemployed.
[ترجمه گوگل]مهاجران احتمالاً فقیر و کم کار هستند
[ترجمه ترگمان]مهاجران به احتمال زیاد فقیر و کم کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Able people are kept underemployed.
[ترجمه گوگل]افراد توانمند کم کار نگه داشته می شوند
[ترجمه ترگمان]افراد توانا در نیمه کار نگاه داشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Although he might well spend his days in one place, obsessively devoted to music-making, he would always be morally underemployed.
[ترجمه گوگل]اگرچه او ممکن است روزهای خود را در یک مکان سپری کند و به طور وسواسی به ساخت موسیقی اختصاص داشته باشد، اما همیشه از نظر اخلاقی کم کار می شود
[ترجمه ترگمان]اگر چه او ممکن بود روزه ای خود را در یک مکان بگذراند، به موسیقی سازی اختصاص داشت، و همیشه از نظر اخلاقی نیمه بی کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This may mean that some workers are unemployed or that all workers are underemployed, or a combination of both.
[ترجمه گوگل]این ممکن است به این معنی باشد که برخی از کارگران بیکار هستند یا همه کارگران کم کار هستند یا ترکیبی از هر دو
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به این معنا باشد که بعضی از کارگران بی کار هستند یا تمام کارگران بی کار هستند و یا ترکیبی از هر دو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Its wealth was largely non-industrial and it contained an enormous pool of underemployed and unemployed people.
[ترجمه گوگل]ثروت آن عمدتاً غیرصنعتی بود و دارای استخر عظیمی از افراد کمکار و بیکار بود
[ترجمه ترگمان]ثروت آن تا حد زیادی غیر صنعتی بود و شامل تعداد زیادی از افراد بی کار و بی کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Industry, such as it was, almost stood still, and the jobless and underemployed roamed city streets.
[ترجمه گوگل]صنعت، همان طور که بود، تقریباً متوقف شد و بیکاران و کم کارها در خیابان های شهر پرسه می زدند
[ترجمه ترگمان]صنعت، مانند آن، تقریبا بی حرکت بود، و بی کار و نیمه بی کار در خیابان های شهر پرسه می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A tremendous number have joined the ranks of the unemployed and the underemployed without learning new and different ways to add value.
[ترجمه گوگل]تعداد بسیار زیادی بدون یادگیری روش های جدید و متفاوت برای ارزش افزوده به صف بیکاران و افراد کم کار پیوسته اند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از افراد بی کار و نیمه بی کار، بدون اینکه روش های جدید و متفاوتی برای افزودن ارزش به دست آورند، به صفوف بیکاران می پیوندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It may not feel like that, as we in the US now hemorrhage jobs and have about one-sixth of the labour force officially unemployed or underemployed.
[ترجمه گوگل]ممکن است چنین احساسی نداشته باشد، زیرا ما در ایالات متحده اکنون مشاغل را دچار خونریزی می کنیم و حدود یک ششم نیروی کار رسماً بیکار یا کم کار هستند
[ترجمه ترگمان]ممکن است اینطور احساس نشود، چون ما در حال حاضر در آمریکا شغل ایجاد می کند و حدود یک ششم نیروی کار به طور رسمی بی کار یا نیمه بی کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As the mid - term election looms, a staggering number of Americans remain unemployed or underemployed.
[ترجمه گوگل]با نزدیک شدن به انتخابات میان دوره ای، تعداد خیره کننده ای از آمریکایی ها بیکار یا کم کار هستند
[ترجمه ترگمان]با پدیدار شدن انتخابات میان دوره ای، تعداد کمی از آمریکایی ها بی کار یا کم کار مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید