underdressed

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: too informally dressed for the occasion.

جمله های نمونه

1. Without a pinstripe, you'd be underdressed.
[ترجمه گوگل]بدون نوار سنجاق، شما کم لباس می شوید
[ترجمه ترگمان] بدون \"pinstripe\"، تو \"underdressed\" میشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Without a dress handkerchief, I felt underdressed.
[ترجمه گوگل]بدون دستمال لباس، احساس می کردم کم لباس هستم
[ترجمه ترگمان]بدون دستمال لباس، احساس گناه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You look underdressed without a tie.
[ترجمه بدون کروات غ] بدون کروات غیررسمی به نظر می آیی
|
[ترجمه گوگل]بدون کراوات کم لباس به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان] تو بدون کراوات به \"underdressed\" نگاه می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Though I was a bit underdressed in a pair of khaki pants and a damp leather jacket I decided to step in and say hello.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه کمی با یک شلوار خاکی و یک کت چرمی نم پوشیده بودم، تصمیم گرفتم وارد عمل شوم و سلام کنم
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه من کمی در شلوار خاکی رنگ و یک ژاکت پشمی خیس عرق کرده بودم و تصمیم گرفتم به داخل اتاق بروم و سلام کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was underdressed for the hiking trip and suffered hypothermia.
[ترجمه گوگل]او برای سفر پیاده روی کم لباس بود و دچار هیپوترمی شد
[ترجمه ترگمان]او برای گردش به گردش رفته بود و دچار hypothermia شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was underdressed for the hiking trip and suffered hypothermia.
[ترجمه گوگل]او برای سفر پیاده روی کم لباس بود و دچار هیپوترمی شد
[ترجمه ترگمان]او برای گردش به گردش رفته بود و دچار hypothermia شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Everyone else was in smart suits and I felt a bit underdressed.
[ترجمه گوگل]بقیه کت و شلوارهای هوشمند پوشیده بودند و من احساس می کردم کمی کم لباس هستم
[ترجمه ترگمان]هر کس دیگری در کت و شلوار شیک بود و من کمی گیج شده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She should be the center of attention and should not feel that she's underdressed.
[ترجمه گوگل]او باید در مرکز توجه باشد و نباید احساس کند که لباسش کم است
[ترجمه ترگمان]او باید مرکز توجه باشد و نباید احساس کند که underdressed است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As for work attire, always dress a little nicer than expected; it's better than being underdressed .
[ترجمه گوگل]در مورد لباس کار، همیشه کمی زیباتر از حد انتظار لباس بپوشید بهتر از کم لباس بودن است
[ترجمه ترگمان]اما لباس کار همیشه کمی بهتر از آن است که انتظارش را داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'll confirm the dress code for the party tomorrow. I don't want to be underdressed.
[ترجمه گوگل]من کد لباس را برای مهمانی فردا تایید می کنم من نمی خواهم کم لباس باشم
[ترجمه ترگمان]فردا برای مهمونی، کد لباس رو تایید می کنم من نمی خواهم با تو باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's not too skimpy for dinner and you won't feel underdressed if you guys go dancing after.
[ترجمه گوگل]برای شام خیلی کم نیست و اگر بچه ها بعد از آن به رقصیدن بروید، احساس کمبود لباس نمی کنید
[ترجمه ترگمان]برای شام خیلی کوچک نیست و اگر شما هم بعد از آن به رقص بروید، احساس ناراحتی نخواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

وقتی که تو یه لباس غیر رسمی پوشیدی اما مراسم رسمیه.
لباسی که خیلی غیر رسمی و نامناسب است برای مراسمی
رسمی لباس نپوشیدن
غیر رسمی

بپرس