underclass


طبقه ی اجتماعی کم درآمد، طبقه ی محروم، طبقه ی بی بضاعت، مسکینان، مستمندان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the socioeconomic class of people at the lowest income level, usu. below the subsistence level.

جمله های نمونه

1. The long-term unemployed are becoming a new underclass.
[ترجمه گوگل]بیکاران طولانی مدت در حال تبدیل شدن به طبقه فرودست جدید هستند
[ترجمه ترگمان]بیکاران بلند مدت در حال تبدیل شدن به یک طبقه پایین جدید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The basic problems of the inner-city underclass are inadequate housing and lack of jobs.
[ترجمه گوگل]مشکلات اساسی اقشار فرودست درون شهری مسکن نامناسب و نبود شغل است
[ترجمه ترگمان]مشکلات اصلی سطوح پایین شهر، مسکن ناکافی و کمبود شغل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This underclass has been isolated further by a crucial change in the political climate.
[ترجمه گوگل]این طبقه فرودست به دلیل تغییر حیاتی در فضای سیاسی بیشتر منزوی شده است
[ترجمه ترگمان]این طبقه از طبقه پایین با تغییر اساسی در جو سیاسی، جدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The underclass in Dahrendorf's account is not simply the product of unemployment.
[ترجمه گوگل]طبقه پایین در حساب دهرندورف صرفاً محصول بیکاری نیست
[ترجمه ترگمان]طبقه پایین در حساب Dahrendorf صرفا محصول بیکاری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Without a strong State, this underclass will erupt into fragmented resistance, indicated in social disorder.
[ترجمه گوگل]بدون یک دولت قوی، این طبقه فرودست به مقاومت پراکنده، که در بی نظمی اجتماعی نشان داده می شود، فوران خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]بدون یک دولت قوی، این افراد طبقه پایین در مقاومت تکه تکه خواهند شد، که به اختلال اجتماعی اشاره دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The definition of underclass has been disputed over the past two decades.
[ترجمه گوگل]تعریف طبقه پایین در دو دهه گذشته مورد مناقشه بوده است
[ترجمه ترگمان]تعریف طبقه پایین در طول دو دهه گذشته مورد اختلاف بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The black population, thus, effectively constitutes an underclass, placed in a structurally different location from the white working class.
[ترجمه گوگل]بنابراین، جمعیت سیاه‌پوست عملاً یک طبقه فرودست را تشکیل می‌دهد که در موقعیت ساختاری متفاوتی از طبقه کارگر سفیدپوست قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، جمعیت سیاه به طور موثر یک طبقه پایین را تشکیل می دهد که در یک مکان متفاوت از طبقه کارگر سفید قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The government has created an underclass who do not feel they have any rights in society.
[ترجمه گوگل]دولت طبقه فرودستی ایجاد کرده است که احساس نمی‌کنند در جامعه هیچ حقی دارند
[ترجمه ترگمان]دولت یک طبقه پایین را ایجاد کرده است که احساس نمی کنند در جامعه حقوقی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The underclass has therefore become separated, both in terms of income, life chances and political aspirations.
[ترجمه گوگل]بنابراین طبقه فرودست از نظر درآمد، شانس زندگی و آرزوهای سیاسی از هم جدا شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین طبقه پایین از نظر درآمد، شانس زندگی و آرمان های سیاسی از هم جدا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The greater part of the underclass consists of members of minority groups, blacks or people of Hispanic origin.
[ترجمه گوگل]بخش بزرگی از طبقه پایین را اعضای گروه‌های اقلیت، سیاه‌پوستان یا افراد اسپانیایی تبار تشکیل می‌دهند
[ترجمه ترگمان]قسمت اعظم سطح پایین از اعضای گروه های اقلیت، سیاه پوستان و یا افراد منشا اسپانیولی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nor will this underclass disappear without the implementation of a series of policies aimed at re-establishing full citizenship.
[ترجمه گوگل]این طبقه فرودست نیز بدون اجرای مجموعه ای از سیاست ها با هدف برقراری مجدد شهروندی کامل از بین نخواهد رفت
[ترجمه ترگمان]این طبقه پایین هم بدون اجرای مجموعه ای از سیاست هایی که هدفشان ایجاد شهروندی کامل است، از بین نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They prevent most of the underclass from being able to free themselves from welfare dependency.
[ترجمه گوگل]آنها مانع از آن می شوند که اکثر طبقه فرودست قادر به رهایی خود از وابستگی به رفاه باشند
[ترجمه ترگمان]آن ها از بسیاری از افراد طبقه پایین جلوگیری می کنند که قادر به آزاد کردن خود از وابستگی به رفاه اجتماعی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The long - term unemployed now constitute a sort of underclass.
[ترجمه گوگل]بیکاران طولانی مدت اکنون نوعی طبقه پایین را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بی کار دراز مدت یک نوع از سطوح پایین را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He believes that unemployment is socially divisive and is leading to the creation of an underclass.
[ترجمه گوگل]او معتقد است که بیکاری از نظر اجتماعی تفرقه افکن است و منجر به ایجاد طبقه فرودست می شود
[ترجمه ترگمان]او بر این باور است که بیکاری از نظر اجتماعی تفرقه انداز است و منجر به ایجاد یک طبقه پایین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a particular country's underclass is a number of its people who are extremely poor, and who have little chance of improving their situation.

پیشنهاد کاربران

طبقۀ فرودست
مادون طبقه
( طبقه محسوب نمی شود بلکه پایین تر از پایین ترین طبقه است به همین دلیل فاقد هویت طبقاتی است و مهمترین ویژگی اعضای آن این است که اشتغال پذیر نیستند مثل کارتن خوابها و معتادان متجاهر )
منبع:
loic wacquant ( 2022 ) , The invention of the underclass
مادون طبقه
مشاغل کارگری
underclass ( جامعه شناسی )
واژه مصوب: زیرین طبقه
تعریف: لایۀ فرودست طبقۀ پایین
طبقه ی اجتماعی کم درآمد، طبقه ی محروم، طبقه ی بی بضاعت، مسکینان، مستمندان، قشر آسیب پذیر
طبقه زیرین
زیر خط فقر

بپرس