🔸 معادل فارسی:
کم ارزش دانستن / دست کم گرفتن / قدر چیزی را ندانستن / بی توجهی به ارزش واقعی
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – فردی ) :**
وقتی ارزش یا تلاش کسی به طور کامل شناخته یا قدردانی نمی شود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: She felt underappreciated at work.
او در محل کار احساس می کرد قدرش دانسته نمی شود.
2. ** ( فرهنگی – عمومی ) :**
وقتی اهمیت یا ارزش یک چیز ( ایده، هنر، تلاش ) کمتر از واقعیت در نظر گرفته می شود.
مثال: Many artists are underappreciated during their lifetime.
بسیاری از هنرمندان در طول زندگی شان دست کم گرفته می شوند.
3. ** ( انتقادی – سازمانی ) :**
وقتی سیستم یا جامعه به ارزش واقعی افراد یا کارها توجه نمی کند.
مثال: Teachers are often underappreciated despite their crucial role.
معلمان اغلب با وجود نقش حیاتی شان دست کم گرفته می شوند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
undervalue – overlook – neglect – disregard – minimize – slight
کم ارزش دانستن / دست کم گرفتن / قدر چیزی را ندانستن / بی توجهی به ارزش واقعی
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – فردی ) :**
وقتی ارزش یا تلاش کسی به طور کامل شناخته یا قدردانی نمی شود.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: She felt underappreciated at work.
او در محل کار احساس می کرد قدرش دانسته نمی شود.
2. ** ( فرهنگی – عمومی ) :**
وقتی اهمیت یا ارزش یک چیز ( ایده، هنر، تلاش ) کمتر از واقعیت در نظر گرفته می شود.
مثال: Many artists are underappreciated during their lifetime.
بسیاری از هنرمندان در طول زندگی شان دست کم گرفته می شوند.
3. ** ( انتقادی – سازمانی ) :**
وقتی سیستم یا جامعه به ارزش واقعی افراد یا کارها توجه نمی کند.
مثال: Teachers are often underappreciated despite their crucial role.
معلمان اغلب با وجود نقش حیاتی شان دست کم گرفته می شوند.
________________________________________
🔸 مترادف ها: