underacknowledge

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
کم توجهی کردن / به اندازه ی کافی به رسمیت نشناختن / نادیده گرفتن نسبی
در زبان محاوره ای:
در حد لازم بهش توجه نکردن، حقشو درست ادا نکردن، کم ش توجه کردن
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – انتقادی ) :**
بیان یا پذیرش ناکافی نسبت به اهمیت، تلاش یا حضور فرد یا موضوعی
مثال: The company **underacknowledged** the contributions of its junior staff.
شرکت به اندازه ی کافی از تلاش های کارمندان تازه کار قدردانی نکرد.
2. ** ( روان شناختی – احساسی ) :**
عدم تأیید یا توجه کافی به احساسات، نیازها یا تجربیات فردی
مثال: Parents often **underacknowledge** the emotional struggles of teenagers.
والدین اغلب به چالش های احساسی نوجوانان کم توجهی می کنن.
3. ** ( فرهنگی – سیاسی ) :**
نادیده گرفتن نسبی نقش یا اهمیت گروه های اجتماعی، اقلیت ها یا مسائل تاریخی
مثال: History books tend to **underacknowledge** indigenous perspectives.
کتاب های تاریخی معمولاً دیدگاه های بومی ها رو کم رنگ نشون می دن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
neglect – overlook – minimize – downplay – disregard