under way
/ˈəndərˈweɪ//ˈʌndəweɪ/
در حال پیشرفت، در دست عمل، درحرکت، دردست اقدام، در شرف وقوع، در حال پیشرفت، روبه ترقی، در دست انجام، در جنبش

بررسی کلمه
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: making progress; moving ahead; advancing.
• (2) تعریف: of a ship, not at anchor or moored or aground.
جمله های نمونه
1. the construction of the bridge is underway
عملیات ساختمانی پل در دست انجام است.
2. A major search is under way to find the escaped prisoners.
[ترجمه ترگمان]یک جستجوی عمده در دست یافتن زندانیان فراری است
[ترجمه گوگل]یک جستجوی عمده در حال انجام است برای پیدا کردن زندانیان فراری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]یک جستجوی عمده در حال انجام است برای پیدا کردن زندانیان فراری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. After some technical hitches the show finally got under way.
[ترجمه ترگمان]بعد از some فنی، نمایش بالاخره به پایان رسید
[ترجمه گوگل]بعد از چندین ضربه فنی، نمایش در نهایت راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]بعد از چندین ضربه فنی، نمایش در نهایت راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There are efforts under way to designate the bridge a historic landmark.
[ترجمه ترگمان]تلاش هایی در دست انجام است تا پل را یک نقطه عطف تاریخی مشخص کنند
[ترجمه گوگل]تلاش های لازم برای تعیین پل برجسته تاریخی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]تلاش های لازم برای تعیین پل برجسته تاریخی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The trumpets blared as the procession got under way.
[ترجمه ترگمان]همچنان که دسته دسته به راه افتادند، شیپورها شروع به فریاد کردند
[ترجمه گوگل]ترومپت ها به عنوان فرماندهی در دست اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]ترومپت ها به عنوان فرماندهی در دست اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The tournament got under way on Friday.
[ترجمه ترگمان]این مسابقات روز جمعه برگزار شد
[ترجمه گوگل]این مسابقات در روز جمعه ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]این مسابقات در روز جمعه ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A full-scale debate is under way on what ails the industry.
[ترجمه ترگمان]بحث در مقیاس کامل در مورد چیزی است که صنعت را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]بحث و گفتگو در مقیاس کامل در حال انجام است در مورد آنچه صنعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]بحث و گفتگو در مقیاس کامل در حال انجام است در مورد آنچه صنعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The great ship got under way.
[ترجمه ترگمان]کشتی بزرگ از راه رسید
[ترجمه گوگل]کشتی بزرگ در راه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]کشتی بزرگ در راه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Don's story unfolded as the cruise got under way.
[ترجمه ترگمان]این داستان زمانی آشکار شد که سفر دریایی در حال انجام است
[ترجمه گوگل]داستان دون به عنوان کروز در جریان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]داستان دون به عنوان کروز در جریان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Management changes are under way that will finally bring down the curtain on Lord Forte's extraordinary working life.
[ترجمه ترگمان]تغییرات مدیریتی در حال انجام هستند که سرانجام پرده بر روی زندگی کاری فوق العاده لرد Forte را پایین خواهند آورد
[ترجمه گوگل]تغییرات مدیریتی در حال انجام است که در نهایت پرده را در زندگی کاری خارق العاده لرد فرت کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]تغییرات مدیریتی در حال انجام است که در نهایت پرده را در زندگی کاری خارق العاده لرد فرت کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mass burials are now under way in an effort to ward off an outbreak of cholera.
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین دسته جمعی در حال حاضر در تلاش برای دفع شیوع وبا در دست انجام است
[ترجمه گوگل]دفن های توده ای در حال حاضر در تلاش برای جلوگیری از شیوع وبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]دفن های توده ای در حال حاضر در تلاش برای جلوگیری از شیوع وبا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The court case got under way last autumn.
[ترجمه ترگمان]پرونده دادگاه در پاییز گذشته به پایان رسید
[ترجمه گوگل]پرونده دادگاه پاییز گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]پرونده دادگاه پاییز گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Apparently there's a very hush-hush project under way up north.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا یک پروژه پنهانی در راه شمال وجود دارد
[ترجمه گوگل]ظاهرا یک پروژه بسیار سرسبز در راه شمال وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]ظاهرا یک پروژه بسیار سرسبز در راه شمال وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The conference gets under way later today with a debate on the family.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس بعدا با بحثی در مورد خانواده انجام می شود
[ترجمه گوگل]کنفرانس امروز با بحث درباره خانواده ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]کنفرانس امروز با بحث درباره خانواده ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Our train was already under way.
[ترجمه ترگمان]قطار ما پیش از آن بود
[ترجمه گوگل]قطار ما در حال راه اندازی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]قطار ما در حال راه اندازی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Efforts are under way to avoid a £800,000 overspend.
[ترجمه ترگمان]تلاش هایی در دست انجام است تا از ۸۰۰۰۰۰ پوند سود حاصل شود
[ترجمه گوگل]تلاش برای جلوگیری از هزینه بیش از 800000 پوند در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]تلاش برای جلوگیری از هزینه بیش از 800000 پوند در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The project is already well underway .
[ترجمه ترگمان]این پروژه در حال حاضر به خوبی در حال انجام است
[ترجمه گوگل]این پروژه در حال حاضر به خوبی در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]این پروژه در حال حاضر به خوبی در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. An investigation is underway after a missile self-destructed shortly after it was launched.
[ترجمه ترگمان]یک تحقیق پس از راه اندازی یک موشک self به مدت کوتاهی پس از راه اندازی آن در جریان است
[ترجمه گوگل]پس از آنکه یک موشک خودمحور شد، پس از آنکه راه اندازی شد، تحقیق در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]پس از آنکه یک موشک خودمحور شد، پس از آنکه راه اندازی شد، تحقیق در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Road and bridge construction is underway.
[ترجمه ترگمان]ساخت جاده و پل در حال انجام است
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز جاده و پل در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز جاده و پل در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. An investigation is underway to find out how the disaster happened.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد چگونگی وقوع این فاجعه در جریان است
[ترجمه گوگل]تحقیق در حال انجام است تا فاجعه رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]تحقیق در حال انجام است تا فاجعه رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Plans are underway for a fifth terminal at Heathrow airport.
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای یک ترمینال پنجم در فرودگاه Heathrow در حال انجام است
[ترجمه گوگل]برای یک ترمینال پنجم در فرودگاه هیترورو، برنامه های در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]برای یک ترمینال پنجم در فرودگاه هیترورو، برنامه های در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. The general election campaign gets underway today.
[ترجمه ترگمان]کمپین انتخابات عمومی امروز در جریان است
[ترجمه گوگل]کمپاین انتخابات امروز در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]کمپاین انتخابات امروز در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. A major enquiry is underway after the death of a union official.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ یک مقام اتحادیه، تحقیقاتی مهم در جریان است
[ترجمه گوگل]یک تحقیق عمده بعد از مرگ یکی از اعضای اتحادیه در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]یک تحقیق عمده بعد از مرگ یکی از اعضای اتحادیه در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. The film festival gets underway on 11th July.
[ترجمه ترگمان]جشنواره فیلم در ۱۱ جولای در جریان است
[ترجمه گوگل]جشنواره فیلم در تاریخ 11 جولای آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]جشنواره فیلم در تاریخ 11 جولای آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Economic recovery is already underway.
[ترجمه ترگمان]بهبود اقتصادی در حال حاضر در دست انجام است
[ترجمه گوگل]بهبود اقتصادی در حال حاضر در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]بهبود اقتصادی در حال حاضر در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. Plans are underway to build a new stadium in the city.
[ترجمه ترگمان]طرح هایی برای ساخت یک استادیوم جدید در شهر در دست انجام است
[ترجمه گوگل]در حال برنامه ریزی برای ساخت یک استادیوم جدید در شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]در حال برنامه ریزی برای ساخت یک استادیوم جدید در شهر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. The 13th annual Blues Festival gets underway today.
[ترجمه ترگمان]سیزدهمین جشنواره سالانه بلوز در حال انجام است
[ترجمه گوگل]13 جشنواره بلوز سالانه امروز در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]13 جشنواره بلوز سالانه امروز در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. A major investigation is underway to root out graft there, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که تحقیقات اصلی برای ریشه کن کردن اختلاس در آنجا در دست انجام است
[ترجمه گوگل]او گفت که یک تحقیق بزرگ در حال انجام است تا ریشه کن کردن پیوند در آن وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او گفت که یک تحقیق بزرگ در حال انجام است تا ریشه کن کردن پیوند در آن وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Work is underway to repair the Taj Mahal's marble facade.
[ترجمه ترگمان]کار برای تعمیر نمای سنگ مرمر تاج محل در حال انجام است
[ترجمه گوگل]در حال انجام کار برای تعمیر نماز سنگ مرمر تاج محل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]در حال انجام کار برای تعمیر نماز سنگ مرمر تاج محل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. The seesaw battle is believed underway.
[ترجمه ترگمان]جنگ seesaw در حال انجام است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این نزاع در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این نزاع در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
به انگلیسی
• coming soon, on the way
if an activity is under way, it has started.
having begun a journey (especially of a sea vessel); initiated, in progress, under construction
if an activity is under way, it has started.
having begun a journey (especially of a sea vessel); initiated, in progress, under construction
پیشنهاد کاربران
در جریان بودن
جاری، فعال
درحال انجام
در دست اقدام
در دست انجام، در جریان، جاری
در حال اجرا
مترادف in progress