under the pretext of


به بهانه ی

جمله های نمونه

1. He came to see me on/under the pretext of asking my advice when he really wanted to borrow money.
[ترجمه گوگل]وقتی واقعاً می‌خواهد پول قرض کند، به بهانه‌ی مشاوره از من به دیدن من آمد
[ترجمه ترگمان]او برای دیدن من آمد، به بهانه پرسیدن نصیحت من وقتی که واقعا می خواست پول قرض بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He didn't attend that meeting under the pretext of sickness.
[ترجمه گوگل]او به بهانه بیماری در آن جلسه شرکت نکرد
[ترجمه ترگمان]او به این ملاقات با بهانه بیماری توجهی نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gang enters people's houses under the pretext of making repairs, and then steals everything of value.
[ترجمه گوگل]این باند به بهانه تعمیرات وارد خانه های مردم می شود و سپس هر چیزی که ارزش دارد را می دزدد
[ترجمه ترگمان]این باند به بهانه تعمیرات وارد خانه های مردم می شود و سپس همه چیز را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jonathan Probyn called his wife under the pretext of having a problem with one of their children.
[ترجمه گوگل]جاناتان پروبین به بهانه اینکه با یکی از فرزندانشان مشکل دارد با همسرش تماس گرفت
[ترجمه ترگمان]جاناتان Probyn همسرش را به بهانه داشتن یک مشکل با یکی از فرزندان خود احضار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under the pretext of travelling on business, ( some cadres ) go holidaying and waste public money.
[ترجمه گوگل](بعضی از کادرها) به بهانه سفر کاری به تعطیلات می روند و پول عمومی را هدر می دهند
[ترجمه ترگمان]به بهانه سفر به کسب وکار (برخی کادر)به خارج از کشور می روند و پول مردم را هدر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He stayed away under the pretext of ill health.
[ترجمه گوگل]او به بهانه بیماری از او دور ماند
[ترجمه ترگمان]به بهانه سلامتی او از خانه بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The US Government persecuted him under the pretext of various unwarranted " charges.
[ترجمه گوگل]دولت ایالات متحده او را به بهانه «اتهامات غیرقانونی» مختلف تحت تعقیب قرار داد
[ترجمه ترگمان]دولت آمریکا او را به بهانه اتهامات \"غیرقابل توجیه\" تحت تعقیب قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He cheated me under the pretext of friendship.
[ترجمه گوگل]او به بهانه دوستی مرا فریب داد
[ترجمه ترگمان]او به بهانه دوستی به من خیانت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. John left early under the pretext of illness.
[ترجمه گوگل]جان به بهانه بیماری زود رفت
[ترجمه ترگمان]جان زود به بهانه بیماری رها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The important ways of impairment of citizen's property include conduct under the pretext of public interests, maladministration, remissness of duty, misuse of authority.
[ترجمه گوگل]از جمله راه های مهم تضییع اموال شهروندان می توان به رفتار به بهانه مصالح عمومی، سوء مدیریت، ترک وظیفه، سوء استفاده از اختیارات اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]راه های مهم نقص اموال شهروندان شامل رفتار به بهانه منافع عمومی، maladministration، غفلت از وظایف و سو استفاده از قدرت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cattle as a result of favoritism and bribery Gao, under the pretext of no evidence, inadmissible.
[ترجمه گوگل]گاو به عنوان یک نتیجه از طرفداری و رشوه گائو، به بهانه هیچ مدرک، غیر قابل قبول است
[ترجمه ترگمان]گاو به عنوان نتیجه تبعیض و bribery Gao، به بهانه عدم مدرک غیرقابل پذیرش، غیرقابل قبول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس