undeniable

/ˌəndəˈnaɪəbl̩//ˌʌndɪˈnaɪəbl̩/

معنی: انکار ناپذیر
معانی دیگر: غیرقابل انکار، کتمان ناپذیر، عالی، برتر، خوب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: undeniably (adv.), undeniableness (n.)
(1) تعریف: impossible to deny or dispute; irrefutable.
متضاد: deniable, questionable
مشابه: absolute, certain, decisive

(2) تعریف: unquestionably good or genuine; excellent.
متضاد: dubious

- a gem of undeniable quality
[ترجمه گوگل] گوهری با کیفیت غیرقابل انکار
[ترجمه ترگمان] یه جواهر از کیفیت غیرقابل انکار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. undeniable guilt
گناه کتمان ناپذیر

2. an undeniable fact
یک حقیقت انکار ناپذیر

3. an undeniable literary classic
یک کلاسیک ادبی بی نظیر

4. the undeniable superiority of their products
برتری انکارناپذیر فرآورده های آنها

5. the undeniable truth
راستینه ی انکارناپذیر

6. his claim was founded on undeniable facts
ادعای او بر (پایه ی) حقایق انکارناپذیری استوار بود.

7. the priority of education is undeniable
سزیدگی آموزش و پرورش غیر قابل انکار است.

8. It is undeniable that the economic picture is brightening.
[ترجمه گوگل]روشن شدن تصویر اقتصادی غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان]شکی نیست که تصویر اقتصادی روشن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her charm is undeniable.
[ترجمه گوگل]جذابیت او غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان] جذابیت اون انکار ناپذیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is an undeniable fact that I ruined the performance,but there's no need to rub it in.
[ترجمه گوگل]این یک واقعیت غیرقابل انکار است که من اجرا را خراب کردم، اما نیازی به مالش دادن آن نیست
[ترجمه ترگمان]این یک واقعیت انکار ناپذیری است که من نمایش را خراب کردم، اما نیازی نیست که آن را ماساژ بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her popularity among teenagers is undeniable.
[ترجمه گوگل]محبوبیت او در بین نوجوانان غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان]محبوبیت او در میان نوجوانان غیرقابل انکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The therapeutic benefits were undeniable, not merely theoretical.
[ترجمه گوگل]مزایای درمانی غیر قابل انکار بود، نه صرفا نظری
[ترجمه ترگمان]مزایای درمانی غیرقابل انکار بودند، نه صرفا تئوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Clinton has an undeniable economic vision: bigger government.
[ترجمه گوگل]کلینتون یک دیدگاه اقتصادی غیرقابل انکار دارد: دولت بزرگتر
[ترجمه ترگمان]کلینتون یک دیدگاه اقتصادی غیرقابل انکار دارد: دولت بزرگ تر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But it is undeniable that the most effective institutions of those sorts are very conscious of their markets.
[ترجمه گوگل]اما این غیرقابل انکار است که مؤثرترین مؤسسات از این دست نسبت به بازارهای خود بسیار آگاه هستند
[ترجمه ترگمان]اما شکی نیست که موثرترین موسسات این گونه ها در بازارهای خود بسیار آگاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His commitment is clear and his integrity is undeniable.
[ترجمه گوگل]تعهد او روشن و صداقت او غیرقابل انکار است
[ترجمه ترگمان]تعهد او واضح است و تمامیت او غیرقابل انکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The undeniable fact is that chlorine is building up in the atmosphere much faster than it can be coped with.
[ترجمه گوگل]واقعیت غیرقابل انکار این است که کلر در اتمسفر بسیار سریعتر از آن چیزی است که بتوان با آن مقابله کرد جمع می شود
[ترجمه ترگمان]واقعیت غیرقابل انکار این است که کلر در جو بسیار سریع تر از آنچه می تواند از عهده آن برآید، ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. It was undeniable that low wages as well as unemployment were a major cause of poverty.
[ترجمه گوگل]غیرقابل انکار بود که دستمزدهای پایین و همچنین بیکاری عامل اصلی فقر بودند
[ترجمه ترگمان]این مساله غیرقابل انکار بود که حقوق پایین و بیکاری دلیل اصلی فقر محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. An undeniable attraction of an auction is the possibility that some undervalued item may be for sale.
[ترجمه گوگل]یکی از جذابیت های غیرقابل انکار حراج این امکان است که برخی از اقلام کم ارزش برای فروش باشد
[ترجمه ترگمان]یک جذابیت غیرقابل انکار یک مزایده، این احتمال است که برخی از اجناس بی ارزش ممکن است در معرض فروش قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The undeniable and disturbing fact is that violence exists within each of us.
[ترجمه گوگل]واقعیت انکارناپذیر و نگران کننده این است که خشونت در درون هر یک از ما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حقیقت غیرقابل انکار و نگران کننده این است که خشونت در هر یک از ما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انکار ناپذیر (صفت)
irrefutable, undeniable

انگلیسی به انگلیسی

• not deniable, unquestionable, indisputable; unquestionably good
something that is undeniable is certainly true.

پیشنهاد کاربران

مسلم، انکار ناپذیر
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : undeniable / undenied
✅️ قید ( adverb ) : undeniably
Nrgs. bagherpoor
Zarif expressed remorse for departing from Iran’s official line, acknowledging that “following the supreme leader’s suggestions and decisions is an undeniable necessity. ”
قطعی
غیر قابل انکار
مسلم

بپرس