1. he has a great fortune in uncut gems
او ثروت سرشاری به صورت سنگ جواهر در اختیار دارد.
2. Trees were to be left uncut, roads unpaved.
[ترجمه گوگل]درختان باید قطع نشوند و جاده ها آسفالت نشوند
[ترجمه ترگمان]درختان بریده نشده و جاده ها آسفالت نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Uncut diamonds are worth less than those that have been cut and shaped.
[ترجمه گوگل]الماس های تراش نخورده ارزش کمتری نسبت به الماس هایی دارند که تراش خورده و شکل داده شده اند
[ترجمه ترگمان]الماس نتراشیده، ارزش کمتری از آن دارد که آن را بریده و شکل داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The uncut grass came up to her waist.
[ترجمه گوگل]علف های بریده نشده تا کمرش می آمد
[ترجمه ترگمان]علف های هرز تا کمر او بالا آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We saw the uncut version of "Caligula" when we were in Europe.
[ترجمه گوگل]نسخه بریده نشده «کالیگولا» را زمانی که در اروپا بودیم دیدیم
[ترجمه ترگمان]آخرین قسمت \"کالیگولا\" را هنگامی که در اروپا بودیم، دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The arches have been inset with pearls and uncut diamonds.
[ترجمه گوگل]طاقها با مروارید و الماسهای تراش نخورده تزئین شدهاند
[ترجمه ترگمان]طاق های قوسی از مروارید و الماس های تراشیده به هم وصل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The wire was uncut, the dugouts intact.
[ترجمه گوگل]سیم بریده نشده بود، گودالها دست نخورده بودند
[ترجمه ترگمان]سیم به طور قطع نشده بود و چند قایق دست نخورده باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Evocation of the human experience Have an uncut loaf of bread under a cloth.
[ترجمه گوگل]تداعی تجربه انسانی یک قرص نان بریده نشده زیر پارچه داشته باشید
[ترجمه ترگمان]evocation از تجربه انسانی یک تکه نان در زیر یک پارچه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Finally, glue the uncut index card on to the two supporting cards to finish the bridge.
[ترجمه گوگل]در نهایت، کارت شاخص بریده نشده را روی دو کارت نگهدارنده بچسبانید تا پل را تمام کنید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، کارت شاخص uncut را به دو کارت پشتیبانی متصل کنید تا پل را تمام کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When she was a child it was left uncut and grew down well below her waist.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او کودک بود، بریده نشده رها شد و تا زیر کمرش رشد کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی بچه بود، از نو کنده شد و در زیر کمر او رشد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The grass in the garden was uncut and came up to her calves.
[ترجمه گوگل]علف های باغ بریده نشده بود و تا گوساله هایش می آمد
[ترجمه ترگمان]علف ها در باغ خشک شده بود و به ساق پای او می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The book is uncut.
13. A coarse, shaggy woolen cloth with an uncut nap.
[ترجمه گوگل]یک پارچه پشمی درشت و پشمالو با چرت نتراشیده
[ترجمه ترگمان]یک پارچه پشمی زمخت و پشمی با یک چرت کوتاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And now It'seems to me the beautiful uncut hair of graves.
[ترجمه گوگل]و حالا به نظرم موهای زیبای نتراشیده قبرهاست
[ترجمه ترگمان]و حالا به نظر می رسه که موهای نا تراشیده of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید