1. The cat uncurled itself and jumped off the wall.
[ترجمه گوگل]گربه خودش را باز کرد و از دیوار پرید
[ترجمه ترگمان]گربه خود را صاف کرد و از دیوار پایین پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The cat uncurled sensuously.
[ترجمه گوگل]گربه به صورت حسی حلقه را باز کرد
[ترجمه ترگمان]گربه به سمت sensuously رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She uncurled her legs from under her.
4. She uncurled her legs, determinedly smoothed down the neat white culottes, and stood up.
[ترجمه گوگل]پاهایش را از هم باز کرد، با قاطعیت کولوت های سفید تمیز را صاف کرد و از جایش بلند شد
[ترجمه ترگمان]پاهایش را صاف کرد و با عزمی جزم دامن سفیدی را که دامن سفید داشت صاف کرد و بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The wizard uncurled his stinging fist and the roll of gold coins slipped between his throbbing fingers.
[ترجمه گوگل]جادوگر مشت گزندهاش را باز کرد و رول سکههای طلا بین انگشتان تپندهاش لغزید
[ترجمه ترگمان]جادوگر مشت لرزانش را صاف کرد و سکه های طلای بین انگشتان لرزان او لغزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The doctor uncurled his fingers to reveal a small gold crucifix.
[ترجمه گوگل]دکتر انگشتانش را باز کرد تا یک صلیب طلایی کوچک نمایان شود
[ترجمه ترگمان]دکتر انگشتان خود را صاف کرد تا صلیب طلایی کوچکی نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His fingers were beginning to uncurl, his own weight dragging him down.
[ترجمه گوگل]انگشتانش شروع به باز شدن کرده بودند، وزن خودش او را به پایین می کشاند
[ترجمه ترگمان]انگشتانش شروع به بالا شدن کرده بود، وزن خودش او را به پایین کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Penelope's fingers curled and uncurled nervously in her lap.
[ترجمه گوگل]انگشتان پنه لوپه با حالتی عصبی در آغوشش حلقه زد و باز شد
[ترجمه ترگمان]هرمیون دستش را جمع کرد و با حالتی عصبی روی پاهایش بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The snake slowly uncurled.
10. I watched the two handsome flags uncurl to the warm wind, then went on my own tour of inspection.
[ترجمه گوگل]من دو پرچم زیبا را دیدم که در برابر باد گرم باز میشدند، سپس به تور بازرسی خودم رفتم
[ترجمه ترگمان]ان دو پرچم زیبا را که به باد گرمی دراز شده بود نگاه کردم، بعد به گردش خودم رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As with waiting for a hedgehog to uncurl, prodding didn't help.
[ترجمه گوگل]مانند انتظار برای باز شدن خارپشت، تحریک کردن کمکی نکرد
[ترجمه ترگمان]و در حالی که منتظر یک جوجه تیغی برای صاف شدن بود به او کمک نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As I slowly uncurl my fingers, he bends to look at the pea-size moth paralyzed with fear in the center of my hand.
[ترجمه گوگل]در حالی که به آرامی انگشتانم را باز می کنم، خم می شود تا به پروانه نخودی که از ترس فلج شده بود در مرکز دستم نگاه کند
[ترجمه ترگمان]همچنان که به آرامی انگشتانم را دراز می کنم، او خم می شود تا به کرم pea که در مرکز دستم از ترس فلج شده نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He watched the leaves uncurl and spread upon the surface of the water, unable to bear drinking the precious stuff.
[ترجمه گوگل]او نگاه کرد که برگها بر روی سطح آب پخش میشوند و نمیتوانستند این چیزهای گرانبها را بنوشند
[ترجمه ترگمان]به برگ ها خیره شد و روی سطح آب افتاد و قادر به نوشیدن چیزهای گران بها نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I can't uncurl my fingers. -Hey Max. . . Max, I finally learned that move.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم انگشتانم را باز کنم -هی مکس مکس، بالاخره این حرکت را یاد گرفتم
[ترجمه ترگمان]نمی توانم انگشتانم را دراز کنم هی مکس، من بالاخره این حرکت رو یاد گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید