uncrossed

/ʌnˈkrɒst//ʌnˈkrɒst/

نسبت

جمله های نمونه

1. She uncrossed her legs and smoothed her skirt.
[ترجمه گوگل]پاهایش را روی هم باز کرد و دامنش را صاف کرد
[ترجمه ترگمان]پاهایش را جمع کرد و دامن او را صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Any cheque or dividend warrant which is uncrossed and made payable to bearer.
[ترجمه گوگل]هر چک یا حکم سودی که تلاقی نشده و قابل پرداخت به دارنده آن باشد
[ترجمه ترگمان]هر چک یا ضمانت سود سهام که از هم باز می شود و قابل پرداخت به حامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Evelyn uncrossed her legs, got up slowly, began to walk to the living room door.
[ترجمه گوگل]اولین پاهایش را باز کرد، به آرامی بلند شد و به سمت در اتاق نشیمن رفت
[ترجمه ترگمان]اولین بار پاهایش را از هم گشود و آهسته بلند شد و به طرف در اتاق نشیمن رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Coins Any uncrossed postal order which does not state to whom it is to be paid.
[ترجمه گوگل]سکه: هر گونه سفارش پستی ضربدری نشده که مشخص نیست به چه کسی باید پرداخت شود
[ترجمه ترگمان]سکه ها هر یک از سفارش پستی که به چه کسی پرداخت می شود را از هم باز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On the third run are uncrossed, but my hands are clenched in my lap.
[ترجمه گوگل]در ران سوم بدون ضربدر است، اما دستانم در دامانم فشرده شده است
[ترجمه ترگمان]در طبقه سوم از هم جدا شدیم، اما دستانم روی زانوی من گره شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The man in the absolute shade uncrossed his legs and dug with toes at the earth.
[ترجمه گوگل]مرد در سایه مطلق پاهایش را باز کرد و با انگشتان پا زمین را کند
[ترجمه ترگمان]مرد در سایه مطلق پاهایش را جمع کرد و با انگشتان پا به زمین خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is the uncrossed desert and the unclimbed ridge.
[ترجمه گوگل]صحرای گذر نشده و یال صعود نشده است
[ترجمه ترگمان]این یک بیابان uncrossed و صخره unclimbed است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Where an uncrossed cheque, or a cheque crossed generally, is sent to a banker FOR collection, he may cross it specially to himself.
[ترجمه گوگل]در مواردی که چک بدون ضربدری، یا به طور کلی چک ضربدری شده، برای وصول به بانکدار ارسال می شود، او می تواند آن را مخصوصاً برای خودش واریز کند
[ترجمه ترگمان]در جایی که چک، چک یا چک به طور کلی از آن عبور می کند، برای وصول به یک بانک دار فرستاده می شود، او ممکن است به طور خاص از آن عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Where a cheque is uncrossed, the holder may cross it generally or specially.
[ترجمه گوگل]در مواردی که چک غیرقابل عبور باشد، دارنده می تواند به طور کلی یا ویژه از آن عبور کند
[ترجمه ترگمان]جایی که یک چک از هم باز می شود، دارنده ممکن است به طور کلی یا به طور خاص از آن عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She uncrossed her legs.
[ترجمه گوگل]پاهایش را روی هم باز کرد
[ترجمه ترگمان]پاهایش را از هم باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He uncrossed his legs.
[ترجمه گوگل]پاهایش را روی هم باز کرد
[ترجمه ترگمان]پاهایش را از هم باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is somewhat surprising given primate evidence that the colliculus receives substantial uncrossed input.
[ترجمه گوگل]این تا حدودی تعجب آور است با توجه به شواهد نخستی ها مبنی بر اینکه colliculus ورودی غیر متقاطع قابل توجهی دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]این مساله تا حدی شگفت انگیز است، به این دلیل که شواهد اولیه نشان می دهند که colliculus ورودی قابل توجهی را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Do not cross your legs but place your feet uncrossed on the ground.
[ترجمه گوگل]پاهای خود را روی هم قرار ندهید بلکه پاهای خود را بدون ضربدر روی زمین قرار دهید
[ترجمه ترگمان]از پاهات عبور نکن، اما پاهات روی زمین دراز شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusions In the cases with intermittent exotropia, the zero disparity stereoacuity, the crossed disparity and uncrossed disparity stereoacuities are abnormal.
[ترجمه گوگل]ConclusionsIn موارد با اگزوتروپی متناوب، استریوصافی نابرابری صفر، نابرابری متقاطع و استریو وضوح نابرابری متقاطع غیر طبیعی هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در موارد با exotropia متناوب، نابرابری صفر، نابرابری از بین رفته و نابرابری از هم پاشیده شده غیر عادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not crossed

پیشنهاد کاربران

Not crossed
وضعیت پاهای موازی که فرد روی صندلی نشسته
برگرداندن وضعیت پاهای cross شده ( یعنی crossed legs ) به وضعیت عادی را با فعل uncross بکار میبرن
◀️ She didn't have time to uncross her legs so I'm hoping you're right

بپرس