uncovenanted


بدون عهدنامه، بی بیعت، بی تعهد، ناملزم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of covenanted.

انگلیسی به انگلیسی

• not provided for in a contract; not having covenanted

پیشنهاد کاربران

بپرس