unconformable

/ˌʌnkənˈfɔːrməbəl//ˌʌnkənˈfɔːməbəl/

غیر قابل هماهنگ سازی، ناهمجور، ناهمساز، ناسازگار، ناپیوسته

جمله های نمونه

1. You found out it's unconformable of using western toilet.
[ترجمه گوگل]متوجه شدید استفاده از توالت غربی ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]تو فهمیدی که این یه unconformable از توالت غربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lithologic traps consist in unconformable stratigraphic trap and lithologic pinchout trap.
[ترجمه گوگل]تله‌های سنگ‌شناسی شامل تله چینه‌شناسی غیرقابل انطباق و تله پینچوت سنگ‌شناسی است
[ترجمه ترگمان]تله lithologic دارای تله stratigraphic unconformable و تله pinchout است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It originates in unconformable surface between Maocou Group and Longtan Group, was controlled by decollement structure.
[ترجمه گوگل]این در سطح ناسازگار بین گروه Maocou و گروه Longtan سرچشمه می گیرد، توسط ساختار decollement کنترل می شد
[ترجمه ترگمان]آن از سطح unconformable بین گروه Maocou و گروه Longtan سرچشمه می گیرد و توسط ساختار decollement کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A contact can be conformable or unconformable depending upon the types of rock, their relative ages and their attitudes.
[ترجمه گوگل]یک تماس بسته به نوع سنگ، سن نسبی آنها و نگرش آنها می تواند سازگار یا ناسازگار باشد
[ترجمه ترگمان]یک تماس می تواند بسته به نوع سنگ، سن نسبی آن ها و نگرش های آن ها، conformable یا unconformable باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The fault, fracture, unconformable surface and reservoir are the major channels of hydrocarbon migration in gentle slope belt.
[ترجمه گوگل]گسل، شکستگی، سطح غیرقابل انطباق و مخزن کانال های اصلی مهاجرت هیدروکربن ها در کمربند شیب ملایم هستند
[ترجمه ترگمان]گسل، شکستگی، سطح unconformable و مخزن کانال های اصلی مهاجرت هیدروکربن در کمربند شیب ملایم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If it deems the application unconformable to requirements, it shall notify the parties concerned in writing and state the reasons.
[ترجمه گوگل]در صورتی که درخواست را مغایر با الزامات تشخیص دهد، باید کتباً به طرف های ذینفع اطلاع داده و دلایل را بیان کند
[ترجمه ترگمان]اگر این برنامه مطابق با الزامات مورد نیاز باشد، به طرف های درگیر در نوشتن و بیان دلایل آن اطلاع خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These deposits are in unconformable contact with the underlying coal-bearing strata of the Shahezi Formation.
[ترجمه گوگل]این نهشته‌ها با لایه‌های زغال‌دار زیرین سازند شاهزی در تماس غیرقابل انطباق هستند
[ترجمه ترگمان]این رسوبات در تماس unconformable با لایه های زیرین انباشته از زغال سنگ تشکیل Shahezi قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the unconformable contaet face is lower sliding surface.
[ترجمه گوگل]و صفحه ناهمگون سطح لغزشی پایینی است
[ترجمه ترگمان]و چهره unconformable contaet سطح لغزشی کمتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The buried hill tuff oil pool of Hanan Oilfield has an unconformable contact with overlying sandstone of Aershan Group.
[ترجمه گوگل]استخر نفتی توف تپه مدفون میدان نفتی حنان با ماسه سنگ پوشاننده گروه ایرشان تماس نامنظم دارد
[ترجمه ترگمان]The buried، مخزن نفت buried of، یک تماس unconformable با ماسه سنگ overlying از گروه Aershan دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Two kinds of stratigraphic reservoirs are developed in the Neogene and Eogene of Jiyang Depression, they are stratigraphic onlap reservoir and unconformable surface screened reservoir.
[ترجمه گوگل]دو نوع از مخازن چینه شناسی در نئوژن و ائوژن از افسردگی Jiyang توسعه یافته است، آنها مخزن چینه شناسی روی هم و مخزن سطح غیر قابل تطبیق غربال شده است
[ترجمه ترگمان]دو نوع از مخازن stratigraphic در the و Eogene (Jiyang)به وجود آمده اند که عبارتند از: reservoir onlap and و unconformable screened surface screened
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Systematic research on the theory and method of disciplinary assessment is basically a virgin ground in China, which is unconformable to its important status in scientific assessment.
[ترجمه گوگل]تحقیقات سیستماتیک در مورد نظریه و روش ارزیابی انضباطی اساساً یک زمین بکر در چین است که با جایگاه مهم آن در ارزیابی علمی ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]تحقیق اصولی در مورد تیوری و روش ارزیابی انضباطی اساسا یک زمین بکر در چین است که به جایگاه مهم خود در ارزیابی علمی مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Combined with the example of integrated development of Gao10 block using horizontal well in GaoQing oilfield, detailed geological study of the unconformable screened re.
[ترجمه گوگل]همراه با مثال توسعه یکپارچه بلوک Gao10 با استفاده از چاه افقی در میدان نفتی GaoQing، مطالعه دقیق زمین‌شناسی از دوباره غربال‌شده غیرقابل انطباق
[ترجمه ترگمان]در ترکیب با مثال توسعه یکپارچه بلوک Gao۱۰ با استفاده از چاه افقی در میدان نفتی GaoQing، مطالعه دقیق زمین شناسی of غربال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This formation has a distinct binary structure and pronounced geomorphological features as well as isotope age data. It is in erosional unconformable contact with the underlying Zhiyu Formation.
[ترجمه گوگل]این سازند دارای ساختار دوتایی مشخص و ویژگی های ژئومورفولوژیکی برجسته و همچنین داده های سن ایزوتوپی است این در تماس ناسازگار فرسایشی با سازند ژییو است
[ترجمه ترگمان]این شکل گیری ساختار باینری متمایزی دارد و ویژگی های ژئومورفولوژیکی و همچنین داده های سنی ایزوتوپ دارد آن در ارتباط فرسایشی با تشکیل Zhiyu underlying است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At the latest stage, the lake basin was subjected to the uplift and erosion, which resulted in the unconformable contact with the overlying strata.
[ترجمه گوگل]در آخرین مرحله، حوضه دریاچه در معرض بالا آمدن و فرسایش قرار گرفت که منجر به تماس ناسازگار با لایه های پوشان شد
[ترجمه ترگمان]در آخرین مرحله، حوضچه دریاچه در معرض بربلندی و فرسایش قرار گرفت که منجر به تماس unconformable با لایه های زیرین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] دگرشیب
[زمین شناسی] ناپیوستگی

انگلیسی به انگلیسی

• not conformable, inconsistent, not uniform; discontinuous in sequence of layers (geology)

پیشنهاد کاربران

بپرس