unconfirmed

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of confirmed.

جمله های نمونه

1. There were two unconfirmed sightings of UFOs in the area.
[ترجمه گوگل]دو مورد تایید نشده یوفو در این منطقه مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]دو مورد تایید نشده در این منطقه دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were unconfirmed reports that the rebel army was advancing on the town.
[ترجمه گوگل]گزارش های تایید نشده ای مبنی بر پیشروی ارتش شورشیان به سمت شهر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گزارش های تایید نشده ای وجود داشت که ارتش شورشی به سوی شهر پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There were unconfirmed reports that the rebel army was advancing upon the town.
[ترجمه گوگل]گزارش های تایید نشده ای مبنی بر پیشروی ارتش شورشیان به سمت شهر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گزارش های تایید نشده ای وجود داشت که ارتش شورشی به سوی شهر پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are unconfirmed reports of a shooting in the capital.
[ترجمه گوگل]گزارش های تایید نشده ای از تیراندازی در پایتخت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گزارش های تایید نشده مبنی بر تیراندازی در پایتخت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unconfirmed reports said that at least six people had been killed.
[ترجمه گوگل]گزارش های تایید نشده حاکی از کشته شدن دست کم شش نفر است
[ترجمه ترگمان]گزارش های تایید نشده حاکی از کشته شدن حداقل شش نفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are unconfirmed reports he tried to commit suicide.
[ترجمه گوگل]گزارش های تایید نشده ای وجود دارد که او تلاش کرده است خودکشی کند
[ترجمه ترگمان]گزارش های تایید نشده ای وجود دارد که او سعی در ارتکاب به خودکشی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We've received unconfirmed reports of an explosion in central London.
[ترجمه گوگل]ما گزارش های تایید نشده ای از یک انفجار در مرکز لندن دریافت کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما گزارش های تایید نشده ای از یک انفجار در مرکز لندن دریافت کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There are unconfirmed reports of several small villages buried by mudslides.
[ترجمه گوگل]گزارش های تایید نشده ای از مدفون شدن چندین روستای کوچک در زیر گل و لای وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گزارش های تایید نشده از چندین روستای کوچک که در اثر رانش گل و لای به خاک سپرده شده اند، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. According to unconfirmed reports, two people were killed in the riots last night.
[ترجمه گوگل]بر اساس گزارش های تایید نشده، در ناآرامی های شب گذشته دو نفر کشته شدند
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش های تایید نشده، دو نفر در شب گذشته در شورش کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There are unconfirmed reports that two people have been shot in the neighbouring town of Lalitpur.
[ترجمه گوگل]گزارش های تایید نشده ای حاکی از آن است که دو نفر در شهر همسایه لالیتپور تیراندازی شده اند
[ترجمه ترگمان]گزارش های تایید نشده ای وجود دارد مبنی بر اینکه دو نفر در شهر مجاور of به ضرب گلوله کشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have an unconfirmed report of shots fired in the area of Brandenburg Gate.
[ترجمه گوگل]گزارش تایید نشده ای از تیراندازی در منطقه دروازه براندنبورگ داریم
[ترجمه ترگمان]ما گزارش تایید نشده شلیک گلوله در ناحیه براندنبورگ را داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are unconfirmed reports that the seventh fleet is moving into the area.
[ترجمه گوگل]گزارش های تایید نشده ای مبنی بر حرکت ناوگان هفتم به منطقه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گزارش های تایید نشده ای وجود دارد مبنی بر این که ناوگان هفتم به سمت منطقه حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was hard to keep track of the unconfirmed star sightings.
[ترجمه گوگل]پیگیری رؤیت ستاره های تایید نشده دشوار بود
[ترجمه ترگمان]پیدا کردن رد of تایید نشده خیلی سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The whereabouts of Pastor Tokes remained unclear, amid unconfirmed reports that he had been murdered.
[ترجمه گوگل]محل اختفای کشیش توکس در میان گزارش‌های تایید نشده مبنی بر قتل او نامشخص بود
[ترجمه ترگمان]محل کشیش Tokes هنوز مشخص نیست، در حالی که گزارش های تایید نشده حاکی از آن است که او به قتل رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Unconfirmed eyewitness reports said the marshal was killed in what appeared to be a freak incident.
[ترجمه گوگل]گزارش‌های تایید نشده شاهدان عینی می‌گویند که مارشال در اتفاقی عجیب کشته شده است
[ترجمه ترگمان]مارشال شاهد عینی میگه که مارشال کشته شده در نتیجه حادثه عجیبی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not confirmed; not having been formally initiated into a religious faith; not validated
if a report or rumour is unconfirmed, there is not yet any definite proof that it is true.

پیشنهاد کاربران

[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
تایید نشده
حالتی که در آن تراکنش به بلاکچین الحاق نشده است.
تایید نشده
اثبات نشده، تصدیق نشده

بپرس