unconfined

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of confined.

جمله های نمونه

1. But his ideology was unconfined by party lines, occasionally finding him allied with the likes of Sen.
[ترجمه گوگل]اما ایدئولوژی او با خطوط حزبی محصور نشده بود و گهگاه او را با افرادی مانند سن متحد می یافت
[ترجمه ترگمان]اما ایدئولوژی او توسط خطوط حزبی محدود نشده بود، و گاهی او را متحد با امثال سناتور می یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pleasing best when unconfined, when to please is least designed, soothing but their cares to rest.
[ترجمه گوگل]وقتی محصور نمی‌شوند، بهترین لذت را می‌برند، زمانی که راضی کردن کمتر طراحی می‌شود، آرامش‌بخش است، اما توجه آنها به استراحت است
[ترجمه ترگمان]بهترین زمان برای محدود کردن محدود نشده است وقتی که محدود نشده است، زمانی که برای استراحت طراحی شده باشد، تسکین دهنده باشد، اما توجه آن ها به استراحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unconfined water is abundance but confined water is scarcity.
[ترجمه گوگل]آب نامحدود فراوان است اما آب محدود کمیابی است
[ترجمه ترگمان]آب راکد به وفور وجود دارد اما آب محبوس در آن کمیاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The aquifer is unconfined locally and may be recharged.
[ترجمه گوگل]آبخوان به صورت محلی محدود نشده است و ممکن است دوباره شارژ شود
[ترجمه ترگمان]The به طور محلی محدود نشده و ممکن است شارژ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Laboratory testing included sieve analyses and unconfined compressive strength testing.
[ترجمه گوگل]آزمایشات آزمایشگاهی شامل آنالیز غربال و تست مقاومت فشاری نامحدود بود
[ترجمه ترگمان]تست آزمایشگاهی شامل تجزیه و تحلیل غربال و آزمایش مقاومت محدود نشده محدود می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Linda's unconfined hair fell to her shoulders.
[ترجمه گوگل]موهای نامحدود لیندا روی شانه هایش افتاد
[ترجمه ترگمان]موهای لیندا روی شانه هایش افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There are three types of aquifers: perched, unconfined, and confined.
[ترجمه گوگل]سه نوع سفره زیرزمینی وجود دارد: نشسته، نامحدود و محدود
[ترجمه ترگمان]سه نوع سفره های زیرزمینی وجود دارد: perched، محدود نشده و محدود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When groundwater flows naturally or is pumped from an unconfined aquifer, it drains from the pores.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب زیرزمینی به طور طبیعی جریان می یابد یا از یک سفره آب نامحدود پمپ می شود، از منافذ تخلیه می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی آب زیرزمینی به طور طبیعی جریان پیدا می کند یا از an محدود نشده پمپ می شود، از منافذ تخلیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The paper analyzed the difference and the error of trans-mechanism of moisture between the lysimeter and the natural unconfined groundwater system.
[ترجمه گوگل]این مقاله تفاوت و خطای ترانس مکانیزم رطوبت بین لایسیمتر و سیستم آب زیرزمینی محدود نشده طبیعی را تجزیه و تحلیل کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تفاوت و خطای مکانیسم ترانس رطوبت را بین the و سیستم آب زیرزمینی محدود نشده تجزیه و تحلیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. BS - DD 226 - 1996 Method for determining resistance to permanent deformation of bituminous mixtures subject to unconfined dynamic loading [ S ].
[ترجمه گوگل]BS - DD 226 - 1996 روشی برای تعیین مقاومت در برابر تغییر شکل دائمی مخلوط‌های قیری در معرض بارگذاری دینامیکی نامحدود [S]
[ترجمه ترگمان]روش BS - DD ۲۲۶ - ۱۹۹۶ برای تعیین مقاومت در برابر تغییر شکل دایم مخلوط های bituminous در معرض بار دینامیک محدود نشده [ S ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of the two main types of aquifer is the unconfined aquifer.
[ترجمه گوگل]یکی از دو نوع اصلی آبخوان، آبخوان نامحدود است
[ترجمه ترگمان]یکی از دو نوع اصلی of، the unconfined است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The present experimental investigation attempts to understand the suppressing effect of metal mesh construction on deflagration waves of premixed ethyne air mixture in unconfined space.
[ترجمه گوگل]تحقیق تجربی حاضر تلاش می‌کند تا اثر سرکوب‌کننده ساختار مش فلزی را بر روی امواج تخلیه مخلوط هوای اتین پیش‌آمیخته در فضای نامحدود درک کند
[ترجمه ترگمان]بررسی تجربی حاضر به منظور درک اثر سرکوب ساختار مش فلز بر روی موج deflagration از ترکیب هوا ethyne در فضای محدود نشده، تلاش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] محدود نشده
[زمین شناسی] محدود نشده

انگلیسی به انگلیسی

• not confined, free from restraints; having no limits

پیشنهاد کاربران

رها - آزاد
Unconfined animal
حیوانی که در قفس محبوس نشده و آزاد است.
محصورنشده
محدود نشده

بپرس