uncollected

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of collected.
متضاد: collected

جمله های نمونه

1. The uncollected garbage mounts in city streets.
[ترجمه گوگل]زباله های جمع آوری نشده در خیابان های شهر سرازیر می شوند
[ترجمه ترگمان]The uncollected در خیابان های شهر جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If uncollected, they will be held on the door at the venue.
[ترجمه گوگل]در صورت عدم جمع آوری، آنها بر روی درب محل برگزاری نگهداری می شوند
[ترجمه ترگمان]اگر uncollected باشد، آن ها را در محل برگزار خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bursting sacks of uncollected refuse lay in heaps.
[ترجمه گوگل]گونی های ترکانده زباله جمع آوری نشده در انبوهی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]کیسه های پر Bursting که حمل می کردند در میان توده های انبوه پراکنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A woman walks past piles of uncollected garbage in Thessaloniki, Greece.
[ترجمه گوگل]زنی از کنار انبوه زباله های جمع آوری نشده در تسالونیکی یونان عبور می کند
[ترجمه ترگمان]یک زن از past زباله uncollected در تسالونیکی، یونان عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The average daily balance less the float ( uncollected funds).
[ترجمه گوگل]میانگین موجودی روزانه کمتر از شناور (وجوه جمع آوری نشده)
[ترجمه ترگمان]متوسط تراز روزانه کم تر از وجه شناور است (سرمایه uncollected)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Certificates will be destroyed uncollected for ONE year.
[ترجمه گوگل]گواهینامه ها بدون جمع آوری به مدت یک سال از بین می روند
[ترجمه ترگمان]گواهی ها به مدت یک سال نابود خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Each year the federal government loses billions of uncollected taxes because of the underground economy.
[ترجمه گوگل]هر ساله دولت فدرال میلیاردها مالیات جمع آوری نشده را به دلیل اقتصاد زیرزمینی از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]هر ساله دولت فدرال بیلیون ها مالیات از مالیات را به دلیل اقتصاد زیر زمینی از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then I thanked uncollected my prize in a hurry.
[ترجمه گوگل]سپس با عجله از جایزه ام که دریافت نشده بود تشکر کردم
[ترجمه ترگمان]آن وقت با عجله از uncollected تشکر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Financial meltdown, with that most visible, third world symbol of a municipality in crisis: piles of uncollected rubbish.
[ترجمه گوگل]فروپاشی مالی، با بارزترین نماد جهان سوم شهرداری در بحران: انبوهی از زباله های جمع آوری نشده
[ترجمه ترگمان]بحران مالی، با آشکار شدن بیش از حد، نماد جهانی سوم شهرداری در بحران: توده ای از زباله uncollected
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the same time, the government lost millions in interest not earned while taxes, fees, and fines went uncollected.
[ترجمه گوگل]در همان زمان، دولت میلیون‌ها سود را از دست داد که مالیات‌ها، هزینه‌ها و جریمه‌ها وصول نشدند
[ترجمه ترگمان]در عین حال، دولت میلیون ها دلار سود خود را از دست نداده است، در حالیکه مالیات، عوارض و جریمه ها افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Update of amount paid for invoices by customers allows calculation of uncollected revenue outstanding.
[ترجمه گوگل]به روز رسانی مبلغ پرداختی برای فاکتورها توسط مشتریان امکان محاسبه درآمد معوقه وصول نشده را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]به روز رسانی مقدار پرداختی بابت فاکتورها توسط مشتریان امکان محاسبه درآمد uncollected را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In another recent incident, the body of a deceased patient was left, uncleaned and uncollected, on an open ward for more than eight hours, placing hospital staff and other patients at risk.
[ترجمه گوگل]در یکی دیگر از رویدادهای اخیر، جسد یک بیمار فوت شده به مدت بیش از هشت ساعت تمیز و جمع آوری نشده در یک بخش باز رها شد و کارکنان بیمارستان و سایر بیماران را در معرض خطر قرار داد
[ترجمه ترگمان]در یک حادثه اخیر، جسد یک بیمار درگذشته، uncleaned و uncollected، در یک بخش باز برای بیش از هشت ساعت، قرار داده شد و کارکنان بیمارستان و سایر بیماران را در معرض خطر قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now, Abidjan, afloat on watery lagoons, is parched, its citizenry athirst yet fearful of stepping out into the streets, where bodies lie uncollected and the smell of death emanates.
[ترجمه گوگل]اکنون، ابیجان، شناور بر روی تالاب‌های پرآب، خشک شده است، شهروندانش تشنه هستند و در عین حال می‌ترسند به خیابان‌ها بروند، جایی که اجساد جمع‌آوری نشده و بوی مرگ می‌پیچد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، آبیجان، که در تالاب های آبکی است، تشنه است، شهروندان آن تشنه این هستند که به خیابان ها بیایند، جایی که اجساد در آنجا قرار دارند و بوی مرگ ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Upon expiration of the aforementioned 30 - day period, uncollected Reward $ will be forfeited automatically without notice.
[ترجمه گوگل]پس از انقضای دوره 30 روزه فوق، پاداش جمع آوری نشده به طور خودکار بدون اطلاع قبلی ضبط می شود
[ترجمه ترگمان]پس از انقضای دوره ۳۰ روزه ذکر شده، پاداش نقدی بدون توجه به صورت خودکار از دست خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not collected, not gathered, not levied

پیشنهاد کاربران

بپرس