uncoil

/ˌʌnˌkɔɪl//ˌʌnˈkɔɪl/

(از حالت پیچیدگی یا تابیدگی در آوردن) واپیچاندن، غیر حلقوی کردن یا شدن، (مار) از حالت چنبره زدگی درآمدن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: uncoils, uncoiling, uncoiled
• : تعریف: to straighten out from a coiled position; unwind.

جمله های نمونه

1. Mack seemed to uncoil slowly up into a standing position.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که مک به آرامی به حالت ایستاده باز می‌شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که ماک به آرامی به جایگاه ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Dan played with the tangerine peel, letting it uncoil and then coil again.
[ترجمه گوگل]دن با پوست نارنگی بازی کرد و گذاشت باز شود و دوباره بپیچد
[ترجمه ترگمان]دن با آن پوست نارنگی بازی می کرد و دوباره آن را رها می کرد و دوباره چنبره می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They beckon us to claim our right to uncoil in a frenzied world.
[ترجمه گوگل]آن‌ها به ما اشاره می‌کنند که حق خود را برای باز کردن در دنیایی دیوانه‌وار مطالبه کنیم
[ترجمه ترگمان]آن ها ما را فرا می خوانند تا ادعا کنند حق داریم که در یک دنیای دیوانه وار زندگی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The products could be uncoil automatically by the uncoiler which was drove by frequency converter.
[ترجمه گوگل]محصولات را می توان به طور خودکار توسط uncoiler که توسط مبدل فرکانس هدایت می شد، باز شد
[ترجمه ترگمان]محصولات می توانند به طور خودکار توسط the که توسط مبدل فرکانس رانندگی می کنند، uncoil شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The spring will not only uncoil, it will jump out of you.
[ترجمه گوگل]فنر نه تنها باز می شود، بلکه از شما بیرون می پرد
[ترجمه ترگمان]بهار که نه تنها uncoil خواهد شد، از تو خواهد پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nautical To uncoil ( an anchor cable ) on deck so the anchor may descend easily.
[ترجمه گوگل]Nautical برای باز کردن سیم پیچ (کابل لنگر) روی عرشه تا لنگر به راحتی پایین بیاید
[ترجمه ترگمان]برای uncoil (یک کابل لنگر)روی عرشه کشتی ممکن است به راحتی پایین بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Uncoil the rope and properly load it in the rope bag before getting the competitor.
[ترجمه گوگل]قبل از گرفتن رقیب، طناب را باز کرده و به درستی در کیسه طناب قرار دهید
[ترجمه ترگمان]قبل از رسیدن به رقیب، طناب را ببندید و به درستی آن را در کیسه طناب بار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now, as you uncoil make sure to stop the trunk and hitting shoulder just before contact, this deceleration of the trunk and hitting shoulder allows the hitting arm to now accelerate into the shot.
[ترجمه گوگل]اکنون، همانطور که شما باز می‌کنید و مطمئن می‌شوید که درست قبل از تماس تنه و ضربه به شانه را متوقف کرده‌اید، این کاهش سرعت تنه و ضربه زدن به شانه به بازوی ضربه‌دهنده اجازه می‌دهد تا اکنون به سمت شلیک شتاب دهد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، همان طور که شما می توانید مطمئن شوید که تنه و شانه را درست قبل از تماس متوقف کنید، این سرعت تنه و شانه به شانه اجازه می دهد تا بازوی مهاجم به سرعت به عکس برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fig. 28 The body has now started to uncoil, in this photo the front knee has stopped, from here the hips will now speed up.
[ترجمه گوگل]شکل 28 اکنون بدن شروع به باز شدن کرده است، در این عکس زانوی جلو متوقف شده است، از اینجا باسن اکنون سرعت می گیرد
[ترجمه ترگمان]شکل ۲۸ بدن اکنون شروع به uncoil کرده است، در این عکس زانوی جلویی متوقف شده است، از اینجا مفصل ران به سرعت بالا خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If you are using an extension flex reel, always uncoil it fully to prevent it from overheating.
[ترجمه گوگل]اگر از قرقره انعطاف پذیر اکستنشن استفاده می کنید، همیشه آن را به طور کامل باز کنید تا از گرم شدن بیش از حد آن جلوگیری کنید
[ترجمه ترگمان]اگر از یک حلقه خم اضافی استفاده می کنید، همیشه آن را به طور کامل علامت گذاری کنید تا از گرم شدن بیش از حد جلوگیری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's the first time in years I've been able to uncoil a little with Ali.
[ترجمه گوگل]بعد از چند سال این اولین بار است که می توانم کمی با علی باز شوم
[ترجمه ترگمان]این اولین بار است که توانسته ام با علی صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This coiling of the upper body will allow you to uncoil with the knees, hips, trunk, shoulders, and hitting arm into the shot.
[ترجمه گوگل]این سیم پیچی بالاتنه به شما این امکان را می دهد که با زانوها، باسن، تنه، شانه ها و ضربه زدن به بازو به داخل شوت بپیچید
[ترجمه ترگمان]این مارپیچ از بدن بالا به شما این امکان را می دهد که با زانوهای، باسن، تنه، شانه ها و بازوی خود ضربه بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When tossing the ball to serve, you want the arm to swing up straight from the shoulder and remain in that position until you begin to uncoil.
[ترجمه گوگل]هنگامی که توپ را برای سرویس پرتاب می کنید، می خواهید بازو مستقیماً از روی شانه به سمت بالا حرکت کند و تا زمانی که شروع به باز شدن کنید، در آن وضعیت بمانید
[ترجمه ترگمان]وقتی توپ را پرت می کنید تا خدمت کند، شما از بازو می خواهید که یک راست از شانه بالا بیاید و در آن وضع باقی بماند تا اینکه شما شروع به uncoil کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Found off Brazil, Argentina, andsouthern Japan, the jelly's tentacles can coil and uncoil and areused to capture small fish and other food.
[ترجمه گوگل]شاخک های ژله ای که در برزیل، آرژانتین و جنوب ژاپن یافت می شوند، می توانند پیچ ​​خورده و باز شوند و برای گرفتن ماهی های کوچک و سایر غذاها استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]از برزیل، آرژانتین، andsouthern ژاپن، the s می توانند و uncoil و areused برای گرفتن ماهی کوچک و سایر مواد غذایی استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unwind a spiral
if something uncoils or if you uncoil it, it becomes straight after it has been in a coil.

پیشنهاد کاربران

بپرس