🔸 معادل فارسی:
سرزمین ناشناخته / قلمرو کشف نشده / وضعیت بی سابقه / مسیر ناآزموده
در زبان محاوره ای:
وارد یه فاز جدید شدیم، رفتیم تو ناشناخته ها، دیگه نقشه ای نیست، داریم کشف می کنیم
- - -
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – موقعیتی ) :**
وضعیتی که قبلاً تجربه نشده، بدون راهنمایی یا سابقه ی مشخص
مثال: With AI evolving so fast, we’re entering uncharted territory.
با این سرعت پیشرفت هوش مصنوعی، داریم وارد قلمرو ناشناخته ای می شیم.
2. ** ( احساسی – شخصی ) :**
تجربه ی احساسی یا روانی که فرد قبلاً باهاش مواجه نبوده
مثال: After the loss, she found herself in uncharted emotional territory.
بعد از اون فقدان، خودش رو در وضعیت احساسی ناشناخته ای دید.
3. ** ( سیاسی/اجتماعی – تحلیلی ) :**
شرایطی که جامعه یا سیستم وارد مرحله ای بی سابقه و غیرقابل پیش بینی می شه
مثال: The new policy puts the country in uncharted territory.
این سیاست جدید کشور رو وارد قلمرویی بی سابقه کرده.
- - -
🔸 مترادف ها:
unknown zone – unexplored area – new ground – unfamiliar situation – off the map – virgin territory
سرزمین ناشناخته / قلمرو کشف نشده / وضعیت بی سابقه / مسیر ناآزموده
در زبان محاوره ای:
وارد یه فاز جدید شدیم، رفتیم تو ناشناخته ها، دیگه نقشه ای نیست، داریم کشف می کنیم
- - -
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – موقعیتی ) :**
وضعیتی که قبلاً تجربه نشده، بدون راهنمایی یا سابقه ی مشخص
مثال: With AI evolving so fast, we’re entering uncharted territory.
با این سرعت پیشرفت هوش مصنوعی، داریم وارد قلمرو ناشناخته ای می شیم.
2. ** ( احساسی – شخصی ) :**
تجربه ی احساسی یا روانی که فرد قبلاً باهاش مواجه نبوده
مثال: After the loss, she found herself in uncharted emotional territory.
بعد از اون فقدان، خودش رو در وضعیت احساسی ناشناخته ای دید.
3. ** ( سیاسی/اجتماعی – تحلیلی ) :**
شرایطی که جامعه یا سیستم وارد مرحله ای بی سابقه و غیرقابل پیش بینی می شه
مثال: The new policy puts the country in uncharted territory.
این سیاست جدید کشور رو وارد قلمرویی بی سابقه کرده.
- - -
🔸 مترادف ها:
Chart : نقشه دریایی - نقشه هوایی - نمودار . . . .
معنی تحت الفظی : قلمرویی که در نقشه نیست .
موقعیت ناشناخته
معنی تحت الفظی : قلمرویی که در نقشه نیست .
موقعیت ناشناخته
موقعیت ناشناخنه
برهوت
ناکجا
ناکجا
سرزمین های ناشناخته
یه موقعیتی که ناواضح و ناشناختست که ممکنه خطرناک یا سخت باشه