uncensored

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of censored.

جمله های نمونه

1. He looked like a prince from an uncensored story, a Beardsley illustration of male perfection.
[ترجمه گوگل]او مانند یک شاهزاده از یک داستان بدون سانسور به نظر می رسید، یک تصویر بیردزلی از کمال مرد
[ترجمه ترگمان]او مثل یک پرنس از طبقه بالا به نظر می رسید، تصویر یک نمونه کامل از جنس مذکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If interpreted within an uncensored, pluralist cultural climate, the Socialist Realist method still embodies fine, humanist ideals.
[ترجمه گوگل]روش رئالیستی سوسیالیستی، اگر در فضای فرهنگی کثرت‌گرا و بدون سانسور تفسیر شود، همچنان آرمان‌های خوب و اومانیستی را تجسم می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اگر در یک فضای فرهنگی کثرت گرا و uncensored تعبیر شود، روش Realist سوسیالیست همچنان متضمن آرمان های عالی و humanist است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Enjoy unrestricted and uncensored browsing with our service.
[ترجمه گوگل]با خدمات ما از مرور بدون محدودیت و بدون سانسور لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]از مرور زمان نامحدود و بدون قید و شرط با سرویس خود لذت ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Uncensored bootleg copies are peddled on the streets.
[ترجمه گوگل]نسخه های بوتلگ بدون سانسور در خیابان ها دستفروشی می شود
[ترجمه ترگمان]نسخه های uncensored قاچاق در خیابان ها منتشر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What is a blog but an uncensored epistle to an imaginary friend?
[ترجمه گوگل]وبلاگ به جز یک نامه بدون سانسور به یک دوست خیالی چیست؟
[ترجمه ترگمان]یک وبلاگ چیست، اما یک نامه uncensored برای یک دوست خیالی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Uncensored, the historical record reveals an opposite reality: the male love instinct is a universal constant. Only society's attitude towards it has varied.
[ترجمه گوگل]بدون سانسور، سوابق تاریخی واقعیتی متضاد را آشکار می کند: غریزه عشق مردانه یک ثابت جهانی است فقط نگرش جامعه نسبت به آن متفاوت بوده است
[ترجمه ترگمان]uncensored، سابقه تاریخی، واقعیت مخالف را نشان می دهد: غریزه عشق مردانه یک ثابت جهانی است تنها نگرش جامعه نسبت به آن تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The film-makers used a chink in the technological armour to record the candidates in their unguarded, uncensored private moments.
[ترجمه گوگل]سازندگان فیلم برای ضبط کاندیداها در لحظات خصوصی بدون محافظ و بدون سانسور، از یک شکاف در زره فناوری استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]سازندگان فیلم از یک شکاف در زره تکنولوژیکی استفاده کردند تا نامزدها را در لحظات بی حفاظ خود ثبت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The peddler sells pirated DVDs, some of which are even uncensored movies.
[ترجمه گوگل]این دستفروش دی وی دی های غیرقانونی می فروشد که برخی از آنها حتی فیلم های بدون سانسور هستند
[ترجمه ترگمان]فروشندگان در حال فروش دی وی دی ها هستند، که برخی از آن ها حتی فیلم های uncensored هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Niederungen, short stories, censored version published in Bucharest, 198 Uncensored version published in Germany 198 Published in English as Nadirs in 1999 by the University of Nebraska Press.
[ترجمه گوگل]Niederungen، داستان های کوتاه، نسخه سانسور شده منتشر شده در بخارست، 198 نسخه بدون سانسور منتشر شده در آلمان 198 منتشر شده به انگلیسی با عنوان Nadirs در سال 1999 توسط انتشارات دانشگاه نبراسکا
[ترجمه ترگمان]نسخه های کوتاهی منتشر شده در بخارست، ۱۹۸ version منتشر شده در بخارست، ۱۹۸ uncensored منتشر شده در آلمان ۱۹۸ منتشر شده در سال ۱۹۹۹ توسط انتشارات دانشگاه نبراسکا منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Google said its decision to re-route traffic to an uncensored Hong Kong site in simplified Chinese that is specifically designed for users in mainland China is "entirely legal. "
[ترجمه گوگل]گوگل اعلام کرد تصمیمش برای تغییر مسیر ترافیک به یک سایت بدون سانسور هنگ کنگ به زبان چینی ساده شده که به طور خاص برای کاربران در سرزمین اصلی چین طراحی شده است "کاملا قانونی است "
[ترجمه ترگمان]گوگل اظهار داشت که تصمیم خود مبنی بر انتقال ترافیک به سایت uncensored هنگ کنگ در چین که به طور خاص برای کاربران اصلی چین طراحی شده است، \"کاملا قانونی\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Google this year began to automatically transfer Chinese users to an uncensored website in Hong Kong.
[ترجمه گوگل]گوگل امسال شروع به انتقال خودکار کاربران چینی به یک وب سایت بدون سانسور در هنگ کنگ کرد
[ترجمه ترگمان]گوگل در سال جاری به طور خودکار کاربران چینی را به وب سایت uncensored در هنگ کنگ منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not censored
if a film, newspaper, or broadcast is uncensored, an official censor has not examined it or edited parts out of it before it is shown to the public.

پیشنهاد کاربران

سانسور نشده. بدون سانسور. بی کم و کاست
مثال:
I am a witness and I want my testimony to be honest and uncensored.
من یک شاهد هستم و می خواهم بیانم صادقانه و بدون سانسور {و بی کم و کاست} باشد.
بی کم وکاست
صریح _ سرراست _ واضح

بپرس