1. For many teachers, there existed an unbridgeable gulf between home and school life.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از معلمان، شکافی بین زندگی خانه و مدرسه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از معلمان یک فاصله کانونی بین خانه و زندگی مدرسه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از معلمان یک فاصله کانونی بین خانه و زندگی مدرسه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It appears, at times that there is an unbridgeable gap between what contemporary business uses and what the school does.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد در مواقعی شکافی بین آنچه کسبوکار معاصر استفاده میکند و آنچه مدرسه انجام میدهد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که گاهی اوقات یک فاصله کانونی بین آنچه که کسب وکار امروزی استفاده می کند و آنچه که مدرسه انجام می دهد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که گاهی اوقات یک فاصله کانونی بین آنچه که کسب وکار امروزی استفاده می کند و آنچه که مدرسه انجام می دهد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The story of Ruth illuminates for me the unbridgeable difference, rather than the similarity, between her situation and mine.
[ترجمه گوگل]داستان روت به جای شباهت، تفاوت غیرقابل پل زدن بین موقعیت او و من را برای من روشن می کند
[ترجمه ترگمان]داستان روت بیشتر از شباهت بین موقعیت و موقعیت من برای من روشن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]داستان روت بیشتر از شباهت بین موقعیت و موقعیت من برای من روشن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was an almost unbridgeable gulf.
[ترجمه گوگل]خلیجی تقریباً غیرقابل پل زدن بود
[ترجمه ترگمان]شکاف تقریبا unbridgeable بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکاف تقریبا unbridgeable بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Unbridgeable gaps existed between these three groups.
[ترجمه گوگل]شکاف های پر نشدنی بین این سه گروه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]شکاف بین این سه گروه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکاف بین این سه گروه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He believed there was an unbridgeable gulf between him and his parents.
[ترجمه گوگل]او معتقد بود که شکافی بین او و والدینش وجود دارد
[ترجمه ترگمان]او معتقد بود که بین او و پدر و مادرش فاصله زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او معتقد بود که بین او و پدر و مادرش فاصله زیادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But the alternative is an unbridgeable gap between town and country – with children such as Zhao Ai stranded in poverty as his urban peers romp ahead.
[ترجمه گوگل]اما گزینه جایگزین شکاف غیرقابل پر کردن بین شهر و روستا است – با کودکانی مانند ژائو آی که در فقر به سر می برند و همسالان شهری او پیشروی می کنند
[ترجمه ترگمان]اما این جایگزین شکاف بزرگی بین شهر و کشور است - با کودکانی مانند ژائو Ai که در فقر گرفتار شده و هم سن و سالان شهری او با یکدیگر بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما این جایگزین شکاف بزرگی بین شهر و کشور است - با کودکانی مانند ژائو Ai که در فقر گرفتار شده و هم سن و سالان شهری او با یکدیگر بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. of an unbridgeable gap between ideal and reality, which unfolds as follows: A woman was speaking to her friend about her two beaus.
[ترجمه گوگل]از شکافی پر نشدنی بین ایده آل و واقعیت، که به شرح زیر آشکار می شود: زنی با دوستش درباره دو دوستش صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]از فاصله unbridgeable بین ایده آل و واقعیت، که به شرح زیر آشکار می شود: یک زن با دوستش درباره دو beaus صحبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از فاصله unbridgeable بین ایده آل و واقعیت، که به شرح زیر آشکار می شود: یک زن با دوستش درباره دو beaus صحبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We either all get along. Or an unbridgeable divide develops.
[ترجمه گوگل]یا همه با هم کنار می آییم یا شکاف غیرقابل پل زدنی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]همه با هم به راه می افتیم یا شکاف دیجیتالی ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه با هم به راه می افتیم یا شکاف دیجیتالی ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The gap would have appeared unbridgeable to someone who did not realise - and why would he?
[ترجمه گوگل]این شکاف برای کسی که نمیدانست پر نشدنی به نظر میرسید - و چرا این کار را میکرد؟
[ترجمه ترگمان]این فاصله برای کسی که متوجه نشده بود به نظر می رسید - و چرا او این کار را می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فاصله برای کسی که متوجه نشده بود به نظر می رسید - و چرا او این کار را می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The barriers between species are not necessarily vast, unbridgeable chasms; sometimes they get crossed with marvelous results.
[ترجمه گوگل]موانع بین گونه ها لزوماً شکاف های وسیع و غیرقابل پل زدن نیستند گاهی اوقات آنها با نتایج شگفت انگیز تلاقی می کنند
[ترجمه ترگمان]موانع موجود بین گونه ها ضرورتا بزرگ و unbridgeable است؛ گاهی اوقات آن ها با نتایج شگفت انگیز روبرو می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موانع موجود بین گونه ها ضرورتا بزرگ و unbridgeable است؛ گاهی اوقات آن ها با نتایج شگفت انگیز روبرو می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A gulf that seemed unbridgeable was created between husbands and wives at times.
[ترجمه گوگل]شکافی که غیرقابل پل زدن به نظر می رسید بین زن و شوهر گاهی ایجاد می شد
[ترجمه ترگمان]شکافی که به نظر می رسید unbridgeable بین زن و زن ایجاد شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکافی که به نظر می رسید unbridgeable بین زن و زن ایجاد شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This indicate that there are an unbridgeable gap in the tragic theory and A Dream of Red Mansions .
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که شکاف غیرقابل پر کردنی در نظریه تراژیک و رویای عمارت های قرمز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که یک شکاف جنسیتی در نظریه تراژیک و رویای عمارت قرمز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که یک شکاف جنسیتی در نظریه تراژیک و رویای عمارت قرمز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The division between the two great branches of the Christian Church, Protestantism and Roman Catholicism, no longer seems unbridgeable.
[ترجمه گوگل]تقسیم بین دو شاخه بزرگ کلیسای مسیحی، پروتستانیسم و کاتولیک رومی، دیگر غیرقابل پل زدن به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]تقسیم میان دو شاخه بزرگ کلیسای مسیحی، پروتستان و کاتولیک رومی دیگر به نظر نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تقسیم میان دو شاخه بزرگ کلیسای مسیحی، پروتستان و کاتولیک رومی دیگر به نظر نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The gap between the President and his opponents is unbridgeable.
[ترجمه گوگل]شکاف بین رئیس جمهور و مخالفانش پر نشدنی است
[ترجمه ترگمان]شکافی که بین رئیس جمهور و مخالفان او وجود دارد unbridgeable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شکافی که بین رئیس جمهور و مخالفان او وجود دارد unbridgeable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید