1. He gazed unblinkingly into the distance.
[ترجمه گوگل]بدون پلک به دوردست ها خیره شد
[ترجمه ترگمان]بی آن که پلک بزند به فاصله دور خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی آن که پلک بزند به فاصله دور خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Tara stared unblinkingly back at her.
[ترجمه گوگل]تارا بدون پلک به او خیره شد
[ترجمه ترگمان]تارا به او خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تارا به او خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her gaze fixed on his and held it unblinkingly.
[ترجمه گوگل]نگاهش روی نگاهش خیره شد و بدون پلک نگاهش کرد
[ترجمه ترگمان]نگاهش ثابت و بدون پلک زدن به او دوخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگاهش ثابت و بدون پلک زدن به او دوخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I would turn and stare unblinkingly at the screen for the duration of the commercial.
[ترجمه گوگل]در طول مدت تبلیغات، می چرخیدم و بدون پلک به صفحه نمایش خیره می شدم
[ترجمه ترگمان]بدون پلک زدن به صفحه نمایش نگاه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون پلک زدن به صفحه نمایش نگاه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Valery Gergiev stares unblinkingly into the sonic maelstrom that Tchaikovsky unleashes.
[ترجمه گوگل]والری گرگیف بدون پلک به گرداب صوتی که چایکوفسکی راه انداخته خیره می شود
[ترجمه ترگمان]بدون پلک زدن، بدون پلک زدن بدون پلک زدن به امواج صوتی که آزاد می شود خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون پلک زدن، بدون پلک زدن بدون پلک زدن به امواج صوتی که آزاد می شود خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She looked at him unblinkingly.
[ترجمه گوگل]بدون پلک به او نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]بدون پلک زدن به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون پلک زدن به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His eyes were wide open, staring unblinkingly, accusingly at Magicka.
[ترجمه گوگل]چشمانش کاملاً باز بود و بدون پلک زدن و با اتهامی به مجیککا خیره شده بود
[ترجمه ترگمان]چشمانش کاملا باز بود و بدون پلک زدن به Magicka خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چشمانش کاملا باز بود و بدون پلک زدن به Magicka خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I stare unblinkingly at the woman as I say it.
[ترجمه گوگل]همین طور که می گویم بدون پلک به زن خیره می شوم
[ترجمه ترگمان]همان طور که می گویم بدون پلک زدن به آن زن خیره می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همان طور که می گویم بدون پلک زدن به آن زن خیره می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. another clasps her hands in pride and stares unblinkingly at the next president.
[ترجمه گوگل]دیگری با غرور دستانش را به هم می بندد و بدون پلک به رئیس جمهور بعدی خیره می شود
[ترجمه ترگمان]دیگری دست هایش را به غرور می فشرد و بدون پلک زدن به رئیس بعدی خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیگری دست هایش را به غرور می فشرد و بدون پلک زدن به رئیس بعدی خیره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Kepler Space Telescope stares unblinkingly at a single patch of sky and watches for planets that cross in front of their stars, or transit.
[ترجمه گوگل]تلسکوپ فضایی کپلر بدون پلک به یک تکه از آسمان خیره می شود و مراقب سیاراتی است که از مقابل ستاره هایشان عبور می کنند یا در حال عبور هستند
[ترجمه ترگمان]تلسکوپ فضایی کپلر بدون پلک زدن به یک تکه از آسمان خیره می شود و به سیاره ها که در مقابل ستاره ها حرکت می کنند خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تلسکوپ فضایی کپلر بدون پلک زدن به یک تکه از آسمان خیره می شود و به سیاره ها که در مقابل ستاره ها حرکت می کنند خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But "don't stare unblinkingly at the camera", either, which will just make you look weird.
[ترجمه گوگل]اما "بی پلک به دوربین خیره نشوید"، که فقط شما را عجیب و غریب نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]اما \"بدون پلک زدن به دوربین نگاه نکنید\"، که فقط باعث می شود شما عجیب به نظر برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما \"بدون پلک زدن به دوربین نگاه نکنید\"، که فقط باعث می شود شما عجیب به نظر برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The convicted killer listened unblinkingly to the reading of his sentence.
[ترجمه گوگل]قاتل محکوم بدون پلک به خواندن حکمش گوش داد
[ترجمه ترگمان]قاتل محکوم بدون پلک زدن به قرائت حکم گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قاتل محکوم بدون پلک زدن به قرائت حکم گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He admired Machiavelli for recognizing that sometimes our ends are mutually exclusive and for facing that fact unblinkingly.
[ترجمه گوگل]او ماکیاولی را تحسین میکرد که میدانست گاهی اوقات هدفهای ما متقابلاً منحصر به فرد هستند و بیوقفه با این واقعیت روبرو میشویم
[ترجمه ترگمان]او ماکیاولی را مورد تحسین قرار داد، زیرا می دانست که گاهی اوقات ما متقابلا یکدیگر را exclusive و بدون پلک زدن با آن حقیقت مواجه می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ماکیاولی را مورد تحسین قرار داد، زیرا می دانست که گاهی اوقات ما متقابلا یکدیگر را exclusive و بدون پلک زدن با آن حقیقت مواجه می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She was a grave and silent little person with the disconcerting habit of holding your gaze unblinkingly, as if you had nothing in common.
[ترجمه گوگل]او یک آدم کوچک قبر و ساکت بود که عادت نگران کننده ای داشت که نگاهت را بدون پلک نگه دارد، انگار که هیچ نقطه اشتراکی با هم نداشتی
[ترجمه ترگمان]او یک آدم کوچک و ساکت و ساکت بود که بدون پلک زدن به آن خیره شده بود، انگار که تو هیچ وجه مشترکی نداشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک آدم کوچک و ساکت و ساکت بود که بدون پلک زدن به آن خیره شده بود، انگار که تو هیچ وجه مشترکی نداشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید